پيوند عيد قربان با شعاير حج و شخصيت حضرت ابراهيم (ع)

پيوند عيد قربان با شعاير حج و شخصيت حضرت ابراهيم (ع)
  • 1400/9/22
  • گرداننده وبسايت
  • 17:04:00
اشتراک گزاری:

پيوند عيد قربان با شعاير حج و شخصيت حضرت ابراهيم (ع)

 

مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَٰكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا..(آل عمران، ٦٧)
ترجمه: ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه موحدی خالص و مسلمان بود!

عيد قربان بزرگترين جشن معنوى مسلمانان است. عيد قربان مرتبط با حج است و حج پيوندى به سيره ى حضرت ابراهيم خليل دارد.

معمولاً اكثريت مسلمانان عيد فطر را چون بعد از يك ماه صيام و قيام كه عباداتى طاقت فرسا است، با شكوه تر جشن مى گيرند و تصور عامه آنست كه عيد قربان مختص حاجيان است. در حاليكه اگر مناسك حج بطور درست انحام شود، مؤثريت آن بمراتب از يك ماه روزه دارى خواهد بود. چرا كه تا اخلاص نباشد، شرك و ريا هر عبادتى را تباه مى‌سازد.

آداب و مراسم حج شامل مناسك متنوعى مثل: طواف كعبه، سعى ميان صفا و مروه، نماز در مقام ابراهيم، وقوف در صحراى عرفات، مشعر، رمى جمرات و … مى‌باشد، اما قبولى همه آنها موكول و متوقف به قربانى شده كه در روز دهم انجام مى‌شود و حج بدون قربانى مثل درخت بدون ميوه است!… اين حركت سمبوليك چه پيامى دارد كه همه اعمال حج مقدمه آن شمرده مى‌شود؟

درست است كه همه مسلمانان در مراسم قربانى حج حضور ندارند، اما قربانى در مراسم حج، نه ريختن خون حيوانى بى زبانى، بلكه بزرگداشت نمادين از قربانى ابراهيم خليل است. او قهرمان توحيد، اخلاص و عبادت خالصانه در پيشگاه پروردگارش است.

نام ديگر عيد قربان،»عيد اَضْحي» است. «ضُحي» در زبان عربى به گسترش نور آفتاب پس از طلوع خورشيد در سپيده دم گفته مى‌شود و قربانى را از آن جهت «اضحيه» مى‌نامند كه بايد در روز عيد، هنگام گسترش نورآفتاب (نه قبل و نه بعد آن) انجام شود. معناى اصلى اين كلمه «ظهور و بروز» است. خداوند در جايى ديگر از قرآن براى جلب توجه و عبرت‌آموزى بندگان چنين سوگند خورده است: والضحى والليل اذا سجي….

مدت اقامت دو يا سه روزه در صحراى «منا» پس از انجام قربانى را، ايام «تشريق» مى‌نامند. تشريق كه مصدر»شرق» و هم خانواده با مشرق است، به تابش نور خورشيد در اين مدت اشاره دارد كه اعراب بدوى، پخته شدن گوشت خام گوسفندهاى قربانى در پرتو حرارت خورشيد را از آن مى‌فهميدند و اهل باطن از اين ظواهر فراتر رفته و پخته شدن خامى‌هاى نفس را پس از انجام قربانى وسه روز وقوف در اين شرايط و انديشه در اشتباهات گذشته استنباط مى‌كنند.

در همين منطقه، كوهى را كه پيامبر بزرگ اسلام بر فراز آن در غار حراء عبادت مى‌كردند، جبل النور (كوه نور) مى‌نامند! همه اين اوصاف، از ضُحى و تَشريق و نور، نشان از نگاهى دارد كه به روشنائى ناشى از هدايت اشاره مى‌كند. و از آنجا كه اعمال و مناسك حج چيزى جز نمايش سمبوليك زندگى حضرت ابراهيم(ع) و سيرايمانى او به سوى توحيد خالص و تسليم حنيف‌وار نيست، در مراسم معنوى حج، فراز هاى زنده گى ايمانى آن موحد ممتاز و بزرگ تاريخ توسط حاجيان تمثيل مى شود تا هركس به قدر فهم و فراست خود از آنها فراگيرد.

مراسم قربانى در واقع آخرين مرحله از سير و حركت معنوى ايست كه حضرت ابراهيم با پيشكش نمودن عزيز ترين سرمايه زنده گى يعنى فرزندش در پيشگاه معشوق اش، اوج اخلاص و عبوديت خود را نمايش داد. و ما امروزپس از حدود چهارهزار سال چنين تحول سترگى در روح و جان آدمى را جشن مى‌گيريم واز آئينى كه او پايه‌گذارى كرد پيروى مى‌كنيم:

شايد سئوالى مطرح شود كه تجليل از ايثار حضرت ابراهيم چه دردى را از دردهاى امروزى ما را دوا مى كند؟

ابراهيم، كليدى براى گشودن كينه‌ها !

آيا در هزاره سوم، در روزگار انفجار اطلاعات و اكتشافات فضائى كهنه پرستى و پيمودن سيرقهقرائى نيست كه به چهارهزار سال قبل برگرديم و از انسانى متعلق به آن دوران الهام بگيريم؟ زندگى حضرت ابراهيم چه ِگِره ى از مشكلات اجتماعى و اقتصادى ما را باز مى‌كند؟ اين بازنگرى و قرائت تازه چه فايده ى دارد؟

نگرش مسيحيان و يهوديان (غرب) به ابراهيم ( ع ):
پس از حادثه ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ كه موجى از بدبينى و عداوت را دامن زد، گروه‌هاى صلح طلب و انسان دوستى از امريكا و كانادا و ساير نقاط جهان درجستجوى يافتن راه‌هاى مسالمت‌آميز برآمدند و در تلاش خود براى وحدت بين مذاهب وبرقرارى آشتى و صلح پايدار ميان پيروان، عمدتاً بر شخصيت ابراهيم كه مورد احترام و تجليل هر سه شريعت يهودى، مسيحى و مسلمان است تكيه و تأكيد كردند.

عنوان اولين كتابى كه به سرعت پس از حادثه ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۲ به چاپ رسيد، «ابراهيم، سفرى به قلب سه باور» (Abraham: A Journey to the Heart of Three Faiths) بود كه در رديف پرفروش‌ترين كتاب‌هاى مذهبى سال قرار گرفت. بروس فيلر (Bruce Feiler) نويسنده اين كتاب خاطر نشان مى‌سازد:

«همه ما يك پدر داريم…. شخصيتى كه محبوب يهوديان و مسيحيان است، پايه‌گذارو مؤسس اسلام نيز محسوب مى‌شود كه مى‌تواند به عنوان پل رابطى ميان اسلام و غرب موجب شگفتى آمريكائيان در اين روزگار پُر تـَنِش گردد».

“We have the same father….. a figure beloved by Jews and Christians has a Muslim constituency, suggesting a connection between Islam and the West that might surprise most American in this tens season”

سخن فوق دقيقاً همان چيزى است كه در آيه ۷۸ سوره حج به آن اشاره شده و ابراهيم را پدر امت اسلام نيز شمرده است.

(Eugene Fisher) اوجن فيشر رئيس ارتباطات ميان يهوديان و مسيحيان آمريكا در كنفرانس اسقف‌هاى كاتوليك مى‌گويد

براى توفيق در برنامه‌هاى تفاهم ميان پيروان مذاهب، راه اصلى از ابراهيم مى‌گذرد:

“… to respect and understand one another, a key road leads through Abraham”

و اضافه مى‌كند: «شما رويكرد به خدا را با هر اسمى در اين سه شريعت عنوان كنيد؛ انديشه توحيدى، راديكال‌ترين فهم جديد و زيرساخت انديشه تمدن غربى است…

“Monotheism is a radically new understanding, the underlying concept of Western civilization…”

«…هيچ باورى همچون اسلام توحيدى نبوده و توجه اين آئين به ابراهيم و تشابهش با آئين ما بسيار مسرّت‌بخش است. اگر بسيارى از يهوديان او را جد بزرگ خود مى‌شمارند كه نواده‌اش يعقوب ملت اسرائيل را بنياد نهاد، مسلمانان او را به عنوان يكى از چهار پيامبر اولىٰ العزمى كه تسليم مطلق به خدا بود مى‌شناسند و پيامبر اسلام اعلام كرده است كه رسالت او بازسازى آئين ابراهيم است…»

“No faith is as self- consciously monotheistic as Islam, and its embrace of Abraham is correspondingly joyful. If many Jews know him best as a dynastic grandfather whose grandson Jacob actually funds the nation of Israel, Muslims regard him as one of the four important prophets. So pure is his submission to the one God that Mohammad later says his own message is but a restoration of Abrahamic faith…”

به قول ديويد ون بى يما (David Van Biema) كه چندى پيش مقاله‌اى از او در مجله تايم در ارتباط با تلاش براى ايجاد تفاهم ميان مذاهب منتشر شد؛ «در تئورى، اجماع قابل توجه پيروان سه شريعت بزرگ دنيا بر شخصيت ابراهيم،در اين روزگارِ خشم و بى‌اعتمادى، او را تبديل به سرچشمه و ستاره درخشانى براى ايجاد تفاهم و همبستگى ميان اين اديان كرده است»:

“In theory, this remarkable consensus should make him an inter faith superstar, a special resource in these times of anger and mistrust.”.

نگاه قرآن به حضرت ابراهيم :
از ديد قرآنى؛ ابراهيم پدر امت اسلام بود و نام مسلمان را او بر اين مردم نهاد (حج ۷۸)، پيامبر اسلام پيرو آئين ابراهيم بود (نحل۱۲۳)، تنها آئين(ملت) مورد تصديق خدا ملت ابراهيم است و در قرآن كلمه ملت (آئين) به هيچ پيامبر ديگرى نسبت داده نشده است. ابراهيم از عهده همه امتحانات الهى برآمد (بقره ۱۲۴)، ابراهيم الگوى انسان كامل و قابل تأسى در قرآن است (ممتحنه۴) و نام او ۶۹ بار در ۲۵سوره قرآن به عنوان مصداق حقايق آن سوره آمده است، او اولين كسى است كه به مقام امامت (الگوى كامل بودن) رسيد (بقره۱۲۴)، تمامى اعمال حج تبلور زندگى ابراهيم است (آل عمران ۹۷ و بقره ۱۲۵)، دين اسلام، همان آئين ابراهيم است (انعام۱۶۱)، او وفاى كامل به عهد الهى كرد (نجم۳۷)، او حق گراى مطلق (حنيف) و تسليم شده به حق بود و هرگز به شرك، آلوده نگشت.

چگونه و با چه اطمينانى مى‌توان به آئين پاك ابراهيم پس از حدود ۴۰۰۰ سال دسترسى پيدا كرد؟
در حالى كه اكثريت مردم، اهل تحقيق و تفحص و شناخت نيستند؟ بناً به نظر مى‌رسد، مناسك حج كه ازهمان هزاره‌هاى پيش سلسله‌وار تداوم داشته است حاوى پيام‌هاى نمادين اما آموزنده ى است كه مورد قبول همه انسان‌ها از هر مذهب و مرامى مى‌باشد. ذيلا به برخى از درس‌هاى اين مراسم اشاره مى‌كند:
ادامه دارد…

بحث در مورد'پيوند عيد قربان با شعاير حج و شخصيت حضرت ابراهيم (ع)'

نظریات خود را بنوسید

نظریات خود را باره این مقاله با ما شریک کنید

نظر شما قابل قدر است