فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا… (روم، ٣٠)
پس روى خود را متوجه آئين خالص پروردگار كن !سلفيت و وهابيت
سلفیت و وهابیت
نويسنده: داكتر غلام جيلانى (سعادت)
جنبشی مذهبی است که محمد بن عبدالوهاب در قرن هجدهم در نجد عربستان بنیان گذاشت و از سال ۱۷۴۴ مورد پذیرش خاندان سعودی قرار گرفت. دیدگاه سلفی و وهابی به یک پالایش اساسی در اسلام معتقد است و زیارت قبور و تقدیس افراد را دلالتی بر شرک میداند. وهابیت هدف خود را بازگشت به آموزههای اصیل در قرآن و حدیث (سنت پیامبر) میداند و با هر نوع بدعتی مخالفت میکند.ظاهرا وهابیت از نظر ایدئولوژیکی پیرو اعتقادات ابن تیمیه و از نظر فقهی پیرو مذهب حنبلی است ولی در متون نشر شده بعدی خود را غیرمذهبی میشمارند.
احمد بن حنبل قرآن را بر عقل برتری میداد و تاویل و کلام را رد میکرد. او قوانین سختی را برای اجتهاد وضع کرد و استفاده از قیاس را محدود کرداما ممنوع نکرد بعدها ابن تیمیه، از فقهای مکتب حنبلی، در تحول سلفیگری قدیم تأثیر فراوانی داشت. او به مخالفت با بدعت به ویژه نوآوریهای صوفیان پرداخت اما برخلاف آنچه سلفیها به تکفیر مسلمانان میپردازند امام احمد حنبل وابن تیمیه مسلمانان را تکفیر نمیکردند وبه وحدت جهان اسلام بر گرد اندیشههای سلف میاندیشیدند وآنرا مسلك ناب اهل سنت میشمردند.
سلف صالح به معنی پیشگامان درستکار و عادل است در اصطلاح خاص اسلامی، سلف به سه گروه اطلاق میشود.
صحابه: به معنی کسانی است که محمد را دیده و در زمان حیات او، دین اسلام را پذیرفتهاند.
تابعین: «پیروی کنندگان» به کسانی که زمان حیات محمد را درک نکردند اما صحابه محمد را دیده و در زمان حیات آنها دین اسلام را پذیرفتهاند، و در حال ایمان مردهاند، لفظ تابعی اطلاق میشود.
تبع تابعین: «پیروی کننده از پیروی کنندگان» به کسانی که زمان حیات محمد و صحابه را درک نکردند اما تابعین را دیده و دین اسلام را از تابعین فراگرفتهاند اطلاق میشود.
محمد بن عبدالوهاب چون از علم وافر ابن تیمیه بهرهمند نبود، راه عمل و اقدام را برگزید و رسالههای كوچك و قاطع پر از آیه و حدیث بدون اصطلاحات علمی برای تعلیم عوام به نگارش درآورد و به شمشیر متوسل شد و راه تندی و خشونت را پیش گرفت. وی تابعین برنامهاش را مسلمین و موحدین و مخالفینش را كفار و مشركین نامید و شروع به تبلیغ عقاید خود کرد كه آنها را «مُرّ قرآن و حدیث» میپنداشت و بر سر آن با قبایل همسایه خود به جنگ پرداخت.
سلفیها کم کم به تکفیر همه مسلمانان پرداختند و گاهى براى ساکت کردن مخالفان، شیعه را تکفیر کرده و اشاعره و صوفیه و مذاهب دیگر را اهل بدعت میخواندند که گویا راهی هنوز بطرف اصلاح دارند و مدعى شدند که اسلام ناب محمدى در اختیار سلف بوده و فهم آنان از کتاب و سنت براى همگان حجت است و هر کس از این راه عدول کند، بدعتگذار یا خارج از اسلام است. سلفیهای معاصر بر معنی خاصی از توحید تأکید زیادی دارند که باعث میشود افراد بسیاری «نامعتقد» تلقی گردند. آنان همچنین تعریف بسیار مفصلی از بدعت دارند که باعث میشود اعمال دینی قابل قبول بسیار محدود شود.
محمد بن عبدالوهاب سرانجام به كمك و با امارت رئیس قبیله «محمد بن سعود» دولت كوچكی را در شهر «درعیه» از شهرهای نجد بنا کرد و احكام شرعی را بنابر نظریات خود كه از حنبلیها و اهل حدیث آموخته بود، به اجرا گذاشت و تبلیغات خود را بر تبیین شرك و توحید متمركز كرد و به ویران كردن مقبرهها و بناهای ساخته شده بر قبور پرداخت. پس از آنکه سعودیها بر تمام نجد مسلط شدند مکه و مدینه را اشغال کرده و در سالهای ۱۸۰۱ و ۱۸۰۲ میلادی به شهرهایی از عراق همچون کربلا حملهور شدند. در حمله به کربلا محمد بن سعود فرماندهی نیروها را بر عهده داشت. لشکریان وهابی-سعودی پس از یورش به کربلا، اغلب ساکنین آن را در بازار و خانههایشان به قتل رساندند و گنبد مقبره امام حسین را تخریب نموده و همه اموال شیعیان از پول، طلا، نقره، اسلحه و وسایل خانه را به تاراج بردند با فتح بخشی از عراق، تقریباً تمام شبهجزیره عربستان به جز یمن به تسلط ائتلاف سعودی-وهابی درآمد.
اصطلاح سلفی را میتوان ظاهرا اصلاحگران سنتگرا اطلاق کرد برخی از سلفیها مانند وهابیان مخالف روابط دوستانه با شیعیان هستند، برخی از آنان مانند اخوان المسلمین از تقریب مذاهب اسلامی حمایت میکنندمحمد بن عبدالوهاب معتقد بود تمام مطالبی که پس از قرن سوم هجری به اسلام افزوده شده جعلی است و حذف شود. زیارت قبور، تقدیس اولیاء و زندگی مجلل را از بزرگترین گناهان میدانست پیروان وهابیت خود را «موحدون» میخوانند، آنها هر عملی را که دلالتکننده به شرک یا چندخدایی بدانند مانند زیارت قبور و تقدیس برخی افراد ممنوع میشمارند. آنها بازگشت به آموزههای اصیل در قرآن و حدیث (سنت پیامبر) را هدف میدانند و با هر نوع بدعتی مخالفت میکنند. آنها تأکید زیادی بر معانی ظاهری قرآن و حدیث و پایهگذاری دولتی اسلامی بر اساس آن دارند چنین نگرشی به عمل تکفیر منجر میشود که بنابر آن هرکسی که با تفسیر آنها از اسلام موافق نباشد کافری دانسته میشود که باید با او جهاد کرد.
اولین سلطان سعودی (ملک عبدالعزیز) علیرغم تندرویها و قشریگریهای سلفیهای احساساتی در قبال توازن نیروهای سیاسی در سطح عالم اسلام مشی مصلحت گرایانهای در پیش گرفت واکنون محمد ابن سلمان نیز خواستار تغیر در وضعیت سلفیت گردیده است .
ایدئولوژی جهادگرایی سلفی الهامبخش بسیاری از گروههای مسلح مانند القاعده در آغاز قرن ۲۱ بودهاست. این گروهها دیدگاههای سلفیگری علمی را رد کرده و خشونت را راهی مناسب و ضروری برای مقابله با حملات غرب علیه اسلام میدانند این گروهها متون اسلامی و تاریخ را بازتفسیر نموده و بر آیات نظامی قرآن و تاریخ نظامی اسلام تأکید بسیار دارند تخمین زده شدهاست . هدف آنان پاککردن جامعهٔ اسلامی از رفتارهای غیراسلامی است. که ریشههای آنرا در حرکتهای رادیکال جهادی در دههٔ ۱۹۸۰ میلادی در مصر مشاهده میگردد. عربستان سعودی به دلیل فعالیتهای محمد بن عبدالوهاب نقش کلیدی در گسترش اسلامگرایی سلفی دارد.
سلفیان بر بازگرداندن تفکر اسلامی به اصل خالص آن، تبعیت از قرآن و سنت، مردود دانستن تفسیرهای جدید، و حفظ اتحاد امت اسلامی تأکید دارند. آنان تقلید را نفی میکنند و تلاش میکنند سازگاری اسلام و دانش جدید را نشان دهند. مشهورترین گروههای الهام گرفته ومثبت از سرمشق سلف صالح اخوانالمسلمین و جماعت اسلامی هستند.
سلفیگری جدید یاسیاسی در آغاز قرن بیستم و در واکنش به پیشرفتهای غرب توسط سید جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده با هدف آزادسازی امت اسلام از تقلید و جمود و احیای اخلاقی، فرهنگی، و سیاسی جهان اسلام بنیانگذاری شد سلفیگری دارای ابعاد مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی است و تأثیری بنیادین بر متفکران مسلمان در گوشه و کنار جهان اسلام گذاشته است آنان ریشههای بدبختی را نه در تعلیمات اسلام، بلکه در نفوذ تعلیمات خارج از اسلام، نفاق جامعهٔ مسلمانان، و استبداد میدیدند.
محمد عبده از شاگردان سید جمال الدین اسدآبادی عبده راه نجات مسلمانان را بازگشت به اسلام دوران پیامبر و اسلام سلف میدید، ولی بر عقل و آگاهی تأکید میکرد وی معتقد بودتا تفکر را از بند تقلید برهاند و دین را همانگونه که مسلمانان اولیه قبل از پدیدآمدن نفاق میفهمیدند بفهمند و دریافت علم دین را به منابع اولیهٔ آن بازگردانند و با معیار عقل بشری بسنجند و میگفت، اگر دین را درست درک کنیم، میبینیم در دین ملاک شناخت عقل است و ایمانی که بر عقل استوار نباشد، پذیرفته نیست. او میگفت سعی کنیم، دین را همانگونه بفهمیم که گذشتگان میفهمیدند.
عبده با نصگرایی و تقدیرگرایی مخالف بود و تلاش میکرد، دین را با دنیای جدید مطابقت دهد و نظام خلافت را نظام مطلوب سیاسی در اسلام میدانست و میگفت، اگر مردم ببینند خلیفه اشتباه میکند، میتوانند علیه او قیام کنند.
موضعگیریهای سید قطب علیه آمریکا و صهیونیسم از تمایزات مهم سید قطب نسبت به دیگر اندیشمندان سلفی بود او اولین کسی بود که از اسلام آمریکایی سخن گفت و مسلمانان را به اتحاد دعوت کرد و تفرقه را خواست استعمار دانست.
سید قطب توسط ناصر زندانی شد وی پس از آزادی از زندان مقالات تندتر و انتقادیتر نوشت و سلفیها هم جدیتر سخنان او را پی گرفتند. این موضوع موجب شد تا دولت ناصر دوباره سید قطب را دادگاهی و به اعدام محکوم کند.
حامد الگار سه عنصر را بین وهابیت و سلفیگری مشترک میداند:
1- اینکه همه بالندگیهای پس از دو یا سه نسل اول اسلام (که به آن سلف صالح اطلاق میشود) را بیارزش میدانند.
2- تصوف را مردود میدانند.
3- پایبندی به یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنّت را ضروری نمیدانند
«صالح فوزان» نواقض را چنین معرفی می کند: « نواقض اسلام همان مفسدات و مبطلات آن هستند، هرکه اسلام آورد و به یگانگی خداوند و نبوت پیامبر (صلی الله علیه وآله) شهادت دهد، اسلام او با یکی از این نواقض باطل شده و خواه یا ناخواه کافر شمرده می شود این مقدمات فقط نزد وهابیت وجود دارد، و تا حد تکفیر مسلمانان اهل سنت مانند اشاعره، صوفیه و بسیاری از علمای حنبلی پیش میرود که قرار ذیل است :
1- زیارت قبور و تبرک جستن به آنها
2- اعتقاد به شفاعت اولیا فرشتگان و انبیاء و افراد صالح در روز قیامت
3- درست شمردن مذهب مشرکین و دعوت به نزدیکی بین ادیان و گفت و گوی بین آنها کفر است
4- تحسین قوانین دنیوی و وضعی ودعوت به دولت مدنی.
5- نفرت و یا اکراه کسی نسبت به احکام و یا معاملات شرعی
6- کوچکترین تمسخری نسبت به پیامبر (ص) و یا سنت، صحابه و احکام ایشان مبین کفر است. در ادبیات وهابیت، حوزه مفهومی استهزاء بسیار گسترده است
7- بازی های سیرک و سرگرم کننده و بازی های جادوئی زیرا جزء جادو و جنبل هستند.
8- اظهار دوستی با کفار و یا تقلید و تبعیت از آنها و یا شرکت در مراسم جشن اعیاد مانند عید کریسمس.
9- اعتقاد به تاریخی بودن دین و احکام دین و امکان عدم التزام به آنها در حال حاضر.
10- روی گردانی از فراگیری دین و تفقه در آن که این امر بر شیعیان، صوفیان و مذاهب دیگر انطباق دارد.
ماهاتیر محمدکه مسلمان شافعیمذهب است در ژوئن ۲۰۱۶ از کشورهای بزرگ و ثروتمند عرب که جوانان مسلمان را به سمت اعتدال هدایت نمیکنند و به ترویج وهابیت میپردازند، انتقاد کرد و بیان داشت که «اکنون وهابیت به مشکلی برای کشورهای جهان تبدیل شدهاست
گرچه ازگذشته های دور افکار سلفی و اهل حدیث تاحدی وجود داشته و با منطق ومعقولیت و سازش پذیری با سایر مذاهب اسلامی همزیستی مسالمت آمیز داشته اند ومورد تائید مسلمانان و بالاخص اهل سنت و علمای حنفی قرارداشتند بهمین دلیل سلفیها ووهابیها در صده های اخیر خودرا به سلفی های قدیم بالاخص احمدحنبل وابن تیمیه نسبت میدهند اما افکار مشدده محمد بن عبدالوهاب یک حرکت کاملا جدیدی ومجزا از سلفیهای قدیم است و همه مذاهب اسلامی را به چالش کشیده است
رجعت محمد بن عبدالوهاب به گذشته از نظر زمان، مکان، نسبت وغیره درحالیکه یک دگماتیزم وعقب گرد کورکورانه مذهبی را نمایش میدهد، درعین حال تمام زحمات دانشمندان بزرگ مسلمان را عبث، باطل وبدعت جلوه میدهد و برعلاوه در بطن خود عامل و حامل برتری فردی، قومی، نژادی، سیاسی و مذهبی یک قوم به ظاهر اصیل، حر و منسوب به سلف صالح در یک سرزمین معین(جزیره العرب) است وآنرا به نمایش گذاشته و تثبیت میکند چنانچه آثار این طرز فکر درقوانین جزیره مشهود است
عدم قبول هرنوع اجتهاد و تحقیق در علوم دینی توسط علمای بزرگ جهان اسلام راه علم، دانش پیشرفت وتحقیق در دین وتمام علوم اسلامی موجود را بسته میکند فروع، عبادات، قضاء و آنچه مربوط به زندگی روزمره انسانها است نظر به تحولات تخنیکی، صنعتی، اجتماعی، تمدنی وغیره در شرایط هرروز در مسیر طبیعی زندگی وجامعه تغیرات زیادی بوجود می آورد و ضرورت به تحقیق مسایل توسط یک بخش متخصص را ایجاب میکند ولی سلفیها آنرا رد میکنند فقه، تحقیق فقهی و اجتهاد را ناروا میدانند و اجتهاد علمای بزرگ را سخنان افراد قلمداد میکنند و غیردینی میشمارند این درحالی است که در عمل هر سلفی از قران وحدیث برداشت میکند و به اساس آن هرکس خود به امور فروع خود میپردازد(اندیویدآلیسم مذهبی)، درگذشته نیزگروههایی با اندیشه ناخودآگاهانه اندیویدآلیسم اسلامی وجود داشته اند ولی قبولیت عامه مسلمانان را باخود نداشته اند.
مذاهب اسلامی و بالاخص مذهب حنفی اصلی ترین و مهمترین موضوعات رادر مسایل کلامی و توحید تشریح و تبیین کرده است و حد وحدود اهل سنت و تمام مذاهب اسلامی را روشن ساخته است وبطور مفصل به کلام بالاخص توحید پرداخته است بناء مذهبی ها ضرورتی به اقتباس از افکار سلفی ندارند سلفیها در مسایل کلام منجمله توحید و عقیده گاه گاهی عقاید اسلامی را ازمذاهب میگیرند
سلفیها به ادعایشان دست به تجسس، تفحص وتحقیق در اصول، عقیده و بالاخص توحید میزنند وپیشرفت خودرا به نمایش میگذارند وآنرا بدعت نمیشمارند این در حالی است که عمده ترین موضوعات مربوط به توحید در آیات واحادیث ارائه شده است و علمای دین صرف مکلف به توضیح ، تشریح وتبیین توحید وعقیده وارائه روشن وشفاف آن به مردم میباشند و تجسس، تفحص و تحقیق در مسایل بسیار باریک و ظریف توحید وعقیده کار علمای اسلامی نیست تجسس، تفحص وتحقیق در باره خداوند، روح و سایر موضوعات سبب نوآوری ، تغیر و تحول دردین خواهد شد واین فکر را ایجاد خواهد کرد که حضرت پیغمبر(ص) وسلف از آن آگاهی نداشته اند و اصل دین را زیر سوال خواهد رفت علما اسلام نیزهمیشه از تحقیق در باره ذات خداوند، روح وغیره منع کرده اند و در قران نیز در مورد تذکر داده شده است
آنچه مربوط به سلفی های جدید، علمی و سیاسی مثل اخوان المسلمین و جماعت اسلامی وغیره میشود آشکار است که علمای محافظه کار مسلمان بدون درنظر داشت خطرات، تجاوزات و پیچیدگی مبارزه در قرون معاصر یک نقش بسیار کند و تاحدی منفی در مشروعیت مبارزه برعلیه دشمنان اسلام ایفا کرده اند و بالتبع مبارزین قرون معاصر دچار مشکلات شدید و جدی در راه مبارزه از داخل جامعه اسلامی بوده اند بناء جاذبه های سلفیت و معیارهای سلفیها در مخالفت با تقلید و اجتهاد و غیره سبب شده که آنها فکر کنند که یک مجرای خوب برای بازشدن فضای کافی برای مبارزه اسلامی بوجود آمده است ولی اکنون که سلفیت در مبارزه با استعمار نوین حرفی به گفتن ندارد واکثر علمای دین نیزاز رسیدن کارد به استخوان مسلمانان باخبر اند وموضع جدیتر گرفته اند علاقمندی کتله های بزرگ مبارزین مسلمان به سلفیت بسیار کاسته شده است و سلفیت در امر مبارزه از اهمیت افتاده است.
در واقعیت اکنون صرف عربستان سعودی وتا حدی بعضی کشورهای خلیج با سازماندهی کمک بیدریغ مالی، اطلاعاتی، سیاسی وغیره رشد وپیشرفت سلفیت را به پیش میبرند و میخواهند برتری فزیکی، زمانی، قانونی، تشریعی، مذهبی، قومی وفردی مردم جزیره را تثبیت و منحیث محور جهان اسلام همه امتیاز جهان اسلام را یک تنه به خود ببرند ؟ ..
منابع:
• سلفی «ازویکی پیدیادانشنامه آزاد»
• سلفی کیست وچه میگوید؟! چراسلفی گری بزرگترین خطرپیش روی اسلام است
پیوند به بیرون:
• فرمانیان کاشانی، مهدی (۱۳۸۹). «سلفیه و تقریب». هفت آسمان (۴۷): ۱۳۱–۱۵۰.
• Lauziere, Henri (2010). «THE CONSTRUCTION OF SALAFIYYA».
• Shahin, Emad el-Din (2014). «Salafīyah». The Oxford Encyclopedia of the Islamic World. Oxford Islamic Studies Online.
• Esposito, John, ed. (2014). «Salafi». The Oxford Dictionary of Islam.
• Meijer, Roel (2007). «Yūsuf al-‘Uyairī and the Making of a Revolutionary Salafi Praxis».
• Lacroix, S.; Holoch, G. (2011). Awakening Islam. Harvard University Press
• Karagiannis, Emmanuel (2014). «Defining and Understanding the Jihadi-Salafi Movement».
• Figueira, D. (2011). Salafi Jihadi Discourse of Sunni Islam in the 21st Century
• Algar, Hamid (2002). Wahhabism: A Critical Essay. Oneonta, NY: Islamic Publications International.
• سبحانی، جعفر (۱۳۹۰). «سلف و سلفی گری – ۱». درسهایی از مکتب اسلام (۶۰۸): ۸–۱۳. دریافتشده در ۲۰۱۴–۰۷–۲۷. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
• 1- المذهب السلفی: «ابن قیم الجوزیة و شیخه ابن تیمیة» فی النحو و اللغة
• 2- اﻟﺪﻳﻤﻘﺮاﻃﯿﺔ اﻟﺴﻠﻔﯿﺔ
• 3- الحركات السلفية في مرآة خبراء عرب وأوروبيين
• 4- اللاتاریخیة السلفیة (مشاریع الأسلاف أم إفلاس المشاریع)
• 5- الظاهرة السلفیة
• 6- تامنهج السلفی الوهابی
• 7- المصلح الكبير محمد رشيد رضا من الصوفية إلى السلفية
• 9- المقارنة بين السلفية والاخوان المسلمين
• 10- «الاخوان المسلمون» بين السلفية والصوفية
• 11- ما بين الاخوان المسلمين والسلفية الجهادية
• 12- نشأة محمد بن عبد الوهاب والحركة الوهابية السلفية
• 13- عقيدة الشيخ محمد بن عبدالوهاب السلفية وأثرها في العالم الإسلامي
• 14- دراسة: السلفية تخترق جماعة الإخوان المسلمين في أكبر هزة تنظيمية
• 15- تاريخ نجد و دعوة الشيخ محمد عبد الوهاب (السلفية) 3.1.2
• 16- عصر التکفریین الجدد
• 17- أمیرکا والغرب یقفان وراء التکفیریین فی سوریا
• 18- هل تخلى الإخوان المسلمون عن أفكار سيد قطب؟
• 19- قراءة في أفكار السلفية الإصلاحية ورؤاها
• 20- القاعدة بیدق بید السعودیة في سوریا
• 21- أقوال العلماء السلفيين في حكم من حكَّم القوانين[
بحث در مورد'سلفيت و وهابيت'
نظریات خود را بنوسید
نظریات خود را باره این مقاله با ما شریک کنید