مفهوم گناه در قرآن

مفهوم گناه در قرآن
  • AP 1400/8/30
  • گرداننده وبسايت
  • 11:16:20
شریکول:

مفهوم «گناه» در قرآن

 

گناه نيز همچون ثواب از مقولات بسيار آشنا در بين مسلمانان است. همواره مى شنويم كه اينكار را نكن كه گناه دارد، از گناهت طلب مغفرت كن و يا فلان شخص گناهكار است. اما عجیب این که قرآن هرگز چیزی را گناه نشمرده و نگفته است این کار گناه (جناح) دارد!! بلکه در تمامی ۲۵ موردی که این کلمه در قرآن تکرار شده، همواره با ذکر اعمال و افعالی که به نظر ما گناه می آید، با جملات: لا جناح عليکم ، ليس عليکم جناح و …. تاکید کرده است که این کارها اصلا گناهی ندارد و انحرافی از حق محسوب نمیشود!!؟

آیا واقعا گناهی از نظر خدا وجود ندارد و ما آزادیم هرچه دلمان خواست بکنیم، یا آنکه سراغ اعمال ناشایست را، که موجب نارضایتی خدا می شود، باید جای دیگری گرفت و به دنبال واژه های دیگری گشت ؟ پس گناه در قاموس دين چيست ؟

این مقدمه ما را ناگزیر می‌سازد سراغ کلماتی در قرآن برویم که همان مفهوم گناه را برای ما تداعی می کند.

جالب این که علاوه بر کلمه » جناح» که آن را گناه ترجمه می کنند، مفسرين قرآن برای کلمات دیگری از این کتاب نیز معادل گناه را به کار می برند، مثل:

جرم ( گناه) ، مجرم (گناهکار)

ذنب (گناه) ، مذنب ( گناهکار)

اثم ( گناه) ، آثم ( گناهکار)

علاوه بر کلمات کلیدی فوق که وسعت معنی شناسی گناه و ابعاد آن را نشان می دهد ، کلمات دیگری نیز وجود دارند که تماما در ارتباط با انواع گناه یا زاویه نگاه به آن مطرح شده اند که کار محقق را برای شناخت معنا و مفهوم گناه در قرآن گسترده‌ترمی کند. برخی از این کلمات عبارتند از:

خطیئه ، سیئه ، ظلم ، جور ، فسق ، فجور ، عصیان ، طغیان ، بغی ، غی ، عتو ، عثو ، هضم ، حوب ، سحت ، فساد و….

کلمات فوق هرچند در خانواده موضوع » گناه شناسی» جمع شده اند، اما هرکدام به تناسب موضوع و از زاویه معینی بر این مسئله نگاه می کنند و لازم است شخص محقق با توجه به موارد کاربرد کلمه در کل قرآن، مستقلاً آنرا مورد مطالعه قرار دهد.

از همه كه بگذريم، سه كلمه ى جرم، ذنب و اثم معرف و توضيح دهنده ى سه بُعد اصلی گناه شناسی را در قرآنی مشخص مى كند و این سه واژه، سه سئوال عمده را پاسخ می گویند:
۱- علت اصلی ارتکاب گناه چیست ؟
۲- زمینه گناه و ریشه آن در شخص گناهکار کدام است؟
۳- آثار و عوارض گناه چگونه است ؟
توضيح مختصرى در باره هر یک از موارد گناه :

الف – علت اصلی ارتکاب گناه ( جـُـــرم)

معنای ریشه ای لغت » جرم» ، قطع میوه درخت و بی بهره شدن آن است. درختی که از طبیعت آب و هوا و خاک و نور و … مصرف میکند، باید میوه ای عرضه کند تا چرخه حیات ادامه پیدا کند وگرنه مرتکب جرم شده است!! چرا و چگونه میشود درختی میوه ندهد؟ هر نوع قطع ارتباط با عوامل حیات بخش در طبیعت، درخت را ضعیف و بی بار می کند؛ اگر ريشه هايش آب و مواد عالی را از خاک نگیرند، اگر برگ هایش تبادل اکسیجن و ازت را در پرتو نور خورشید تعطیل کنند و اگر هاى دیگر. همه این ها دلالت بر نوعی بریدگی و قطع ارتباط می کند.

درخت وجود ما نیز در پیوند با خدا، خلق او، طبیعت، تاریخ و … رشد و نمو و شخصیت بارور پیدامیکند و دیگران از او بهره می گیرند. در فرهنگ قرآن به هر عملی که این ارتباطات را قطع کند » جرم» گفته می شود. مجرم کسی است که به خاطر دوری از خدا و قطع ارتباط با آنچه به وصل کردن آن توصیه شده، اعمالی انجام می دهد که به خشک شدن وجود معنوی‌اش منتهی می گردد.

تمام موارد ذكر شده ى كلمه ى جرم در قرآن بيانگر همين حقيقت است. نمونه روشنی برای فهم معنای جرم و شناخت شخصیت مجرمین، بررسی آیات ۳۸ تا ۴۸ سوره » مدثر» است که در قالب مکالمه ای میان » اصحاب الیمین» از جمع بهشتیان با «مجرمین» در میان دوزخ، چهار نوع بریدگی و انقطاع را که چهار بعد جرم محسوب می شود، بیان کرده است:
۱- بریدن ارتباط با خدا ( لم نک من المصلین – ما به خدا روی نیاورده بودیم).
۲- بریدن ارتباط با خلق خدا ( و لم نک نطعم المسکین – ما مسکینی را هم سیر نمی کردیم ).
۳- بریدن ارتباط با مسئولیت های اجتماعی و فرو رفتن در دنیا ( و کنا نخوض مع الخائضین ).
۴- بریدن ارتباط با آخرت و سرنوشت تابع اعمال ( و کنا نکذب بیوم الدین)
مدثر ۳۸ تا ۴۸ – كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَر
۱- َقَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ
۲- وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ
۳- وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ
۴- وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ
فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ
هرکس در گرو دستاورد خویش است مگر سعادتمندان (یاران راستی) که در باغهائی از بهشت از»مجرمین» می پرسند: چه عاملی شما را به دوزخ کشاند؟ پاسخ می دهند: نماز گذار نبودیم، بینوا را اطعام نمی کردیم، غرق برنامه های خود، همراه دیگرفرورفتگان بودیم و(یکسره) روز جزا را انکار می کردیم تا مرگمان فرا رسید. پس (چون از همه ارتباطات گسسته بودند) شفاعت شفیعان (عوامل شفع و پیوند) به حالشان سودمند نخواهد بود.

ب – زمینه گناه و ریشه آن ( اثـــم)

چرا انسان از خدا فاصله می گیرد و با او » قطع رابطه» (معنای جرم) می کند؟ یا چه تاثیری این فاصله گرفتن در روح و روان او می‌گذارد؟ …. قرآن می گوید: هر کس شرک بورزد، بی گمان » اثم» عظیمی مرتکب شده است:

نساء ۴۸ – إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا
عظمت و بی نهایت بودن خدا را نادیده گرفتن و بندگان او یا عوامل و انگیزه های دیگری را در زندگی دخالت دادن (معنای شرک) ، دلالت بر تنگ نظری و خود بینی حقیرانه ای می کند. در واقع اثم خودپرستی است که بجای خداپرستی می نشیند.
از تقابل دو واژه؛ «اثم» و «بِر» که در قرآن متضاد یکدیگر معرفی شده اند، بهتر می توان معنای اثم را شناخت؛ » بِر» از نظر لغت به نیکی سرشار و گستردگی درخیر گفته می شود و بَر(نیکوکار) کسی است که خیرش به همه میرسد و هیچ تعصب و تنگ نظری در احسان به دیگران ندارد، همچون بَر(دشت) که افق وسیع دارد، ابرار در مقام مثال، دریا دل و دشت منظر هستند و سعه صدر و بلند نظری را از خداوند » بر رحیم» آموخته اند.

به این ترتیب ریشه روانی ارتکاب گناه، همان خودبینی تنگ نظرانه و دور شدن از خداپرستی يعني عامل باز کننده سینه (انشراح صدر) میباشد.

کلمه اثم با مشتقاتش ۴۸ بار در زمینه های مختلف رفتار آدمی در قرآن آمده است.

ج – آثار و عوارض گنـاه ( ذَنب)

بیشتر مردم تصور می کنند گناه فقط در حساب خداست. درست همان طور که خلاف و خطای ما در دريورى به نظر ترافيك ارتباط پیدا می کند، که ممکن است جریمه یا صرفنظر نماید. در حالی که قرآن با کاربرد واژه » ذنب» که مفهوم دنباله و نتیجه و عاقبت دارد، نشان می دهد هر گناهی آثارش به دنبال انسان می‌آید!!

در زبان عربی به دُم حیوان و هر چیزی که دسته و دم یا دنباله داشته باشد، ذنب می گویند، پس گناه چیزی نیست که از حافظه هستی یا ذخيره ى اطلاعاتی سلول های ما پاک شود، مادام که توبه نکرده ایم با ما همراه است و تا قیامت ما را همراهى می کند!؟

درست همچون دوسيه جرمى که در سارنوالى و محكمه برای مجرمین باز است، ذنوب هر کسی مدارک جرم و اسناد گناهانی است که به همراه دارد. به نقل قرآن، وقتی خداوند به حضرت موسی ماموریت می دهد برای ابلاغ رسالتش نزد فرعون برود، آن حضرت که پس از قتل قبطی و فرار از مصر به سرزمین مدین از تعقیب کیفری دستگاه قضائی فرعون می‌هراسید می فرماید:
شعراء ۱۴ – وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ
آنان را علیه من «ذنبی» است، می ترسم بکشندم!
مسلما در آیه فوق کلمه » ذنب» در معنای متعارف روز(نه معنای دینی آن) که همان دنبال کردن و تعقیب کیفری است آمده است.

به این ترتیب قرآن به جای عنوان کردن کلمه گناه، موجبات ارتکاب این عمل ، زمینه ها و آثار بلند مدت آنرا برای ما تبیین می کند تا با شناخت عمیق‌تر از آنها اجتناب کنیم.
آل عمران ۱۴۷ – …. ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ

پروردگارا آثار و عوارض گناهای (ذنوب) ما را پاک کن، زیاده روی(اسراف) های ما را بیامرز و ما را بر مردم ناسپاس یاری ده.

خدايا !

ما را از جرم، اثم و ذنب نگهدار و مشمول لطف، رحمت و مغفرت خود دار !

په اړه خبری کول'مفهوم گناه در قرآن'

خپل فکرونه ولیکئ

د دې مقالې په اړه خپل نظرونه موږ سره شریک کړئ

نظر شما قابل قدر است