

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا… (روم، ٣٠)
پس روى خود را متوجه آئين خالص پروردگار كن !تقدير و مراتب تقدير
تقدير و مراتب تقدير
تقدير در لغت بمعناى اندازه گرفتن است، اما در شرع عبارت از برنامه ها و اراده ى ازلى پروردگار است در رابطه به همه آنچه كه بعداً بوجود مى آيد. و پيشبرد همان برنامه ها و پياده كردن آنها و خلق كردن و پيدا كردن امور بر وفق آنچه اراده ازلى به آن تعلق گرفته، قضا نام دارد. و برعكس نيز اطلاق گرديده.
در شرح فقه اكبر آمده:( و كان الله تعالىٰ عالماً فى الازل بالاشياء قبل كونها، و هو الذى قدر الاشياء و قضاها، و لايكون فى الدنيا و لا فى الاخره شىٌ الا بميشته و علمه و قضائه و كتبه فى اللوح المحفوظ، و لكن كتبه بالوصف لا بالحكم.)
ترجمه:١- الله تعالىٰ در ازل به همه اشياء قبل از وجود آنها، عالم بوده است. ٢- او تعالىٰ تمامى چيز ها را برنامه ريزى نموده و عملى كرده است.٣- هيچ چيزى نه در دنيا و نه در آخرت، جز مشيت و علم و قضا و قدر او انجام نميگيرد.٤- هرچيز در دنيا و در آخرت، طبق نوشته او در لوح محفوظ انجام ميگيرد، ليكن نوشتن او تعالىٰ به طريق وصف بوده است، نه از روى دستور و اجبار.
شرح:منظور از ايمان به تقدير آنست كه باور كنيم كه هرچه در گذشته انجام گرفته و هرچه در آينده انجام ميگيرد، از قبيل نيك و بد، سود و زيان، ايمان و كفر، طاعت و عصيان، حركات و سكنات و … همه به تقدير و تدبير حق تعالىٰ است و از قبل به همه آن علم دارد و آن را در لوح محفوظ نوشته و هرچيز بواسطه به مشيت و اراده اوست و همه آن را او خلق ميكند.
ايمان به تقدير، با امور زير كامل ميگردد، و به آن مراتب تقدير يا اركان تقدير ميگويند و اين امور به يكديگر مرتبط اند كه مراتب تقدير قرار ذيل ميباشند: ١- مرتبه علم٢-مرتبه تعين مقدار و آفريدن بر اساس آن٣-مرتبه اراده و مشيت٤- مرتبه كتابت
اول: مرتبه علمالله تعالىٰ به هرچه شده و ميشود و نيز به آنچه كه تا هنوز نشده، اگر بشود، و اينكه كيفيت آن چگونه است، علم كلى و تفصيلى دارد و قبل از آفرينش مخلوقات دانسته كه آنان چه عمل ميكنند و رزق و عمل و مرگ و حركت و سكون آنان را از قبل ميداند، چنانكه مى فرمايد:
– إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (توبه،١١٥)ترجمه: همانا، خداوند به هر چیزی داناست!يا- هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ (حشر، ٢٢)ترجمه: خدا كسى است كه جز او معبودى نيست. آگاه از جهان نهان و آشكار است.يا- عَالِمِ الْغَيْبِ ۖ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِن ذَٰلِكَ وَلَا أَكْبَرُ ( سبا،٣)ترجمه: آگاه از نهان است، به اندازه وزن ذره ى، در تمام آسمانها و در زمين، از او پنهان نميگردد، و نه كمتر از اندازه ذره ى و نه بزرگتر از آن.
دوم: مرتبه تعين مقدار و آفريدن بر اساس آن:يعنى هر نوع آفريده، مقدر بوده است: يعنى اندازه شده كه چه باشد؟ چگونه باشد؟ چه وقت باشد؟ و كجا باشد؟الله تعالىٰ مى فرمايد:- إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ (قمر، ٤٩)ترجمه: ما هر چيز را به اندازه ى مقرر، پيدا كرديم.يا- وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ (حجر، ٢١)ترجمه: نيست هيچ چيزى، مگر اينكه خزاين آن نزد ماست و آن را فرو نمى آوريم، مگر به اندازه معين.يا- وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا (فرقان،٢)ترجمه: و هرچيز را آفريده، و بدان گونه كه در خور آن بوده، اندازه گيرى كرده است.
پيامبر فرمود: ( كُلُ شَىءٍ بِقَدَرٍ، حَتّىٰ العَجْزُ وَ الْكَيْسُ )ترجمه: هرچيز به اندازه است، حتىٰ ناتوانى و دانايى. (صحيح مسلم،١٨)
با وجود آنكه همه چيز به اراده و تقدير الهى است. بازهم انسان فاعل و متصرفِ مختار است. و وى را در كار خود اختيار و ارادتى است. و افعالى كه از وى صادر ميگردد، به جبر و اضطرار نيست.
سوم: مرتبه اراده و مشيت:يعنى هرچيز به مشيت و اراده ى خدا متعلق است. آنچه او تعالىٰ بخواهد، ميشود. و آنچه نخواهد، نميشود. و هيچ چيز، حتىٰ عمل انسان از اراده او تعالىٰ خارج نيست.مصاديق مختلف اراده و مشيت الهى در قرآن:
الله تعالىٰ مى فرمايد:- كَذَٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ (آل عمران، ٤٧)ترجمه: چنين است (كار) پروردگار، خدا هر چه بخواهد، مى آفريند.يا- وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (تكوير، ٢٩)ترجمه: شما هيچ چيزى را نمى خواهيد، مگر آنكه خداى تعالىٰ بيش از خود شما خواسته باشد، كه شما آنرا بخواهيد.يا- وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ( يونس، ٩٩ )ترجمه: اگر آفريدگار تو ميخواست، هركه در زمين ميبود، همه ايمان مى آوردند.يا- وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ (بقره، ٢٥٣)ترجمه: اگر خدا مى خواست، با هم نمى جنگيدند، ولى خداوند آن چه را مى خواهد، انجام مى دهد.يا- وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكُوا (انعام،١٠٧)ترجمه: اگر خدا ميخواست، شرك نمى ورزيدند.يا – اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ (زمر، ٦٢)ترجمه: خدا آفريدگار همه چيزهاست.يا- وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ (صافات، ٩٦)ترجمه: خداوند هم شما را آفريده است و هم آنچه انجام مى دهيد.
چهارم: مرتبه كتابت:يعنى الله مقادير ( مقدرات ) مخلوقات را، كه از قبل به آن علم داشته، در لوح محفوظ نوشته است، بنابراين هرچه شده و تا ابد هر آنچه ميشود، همه نزد الله تعالىٰ در لوح محفوظ ثبت شده اند.
الله تعالىٰ مى فرمايد: – أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ ٱللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِى ٱلسَّمَآءِ وَٱلْأَرْضِ ۗ إِنَّ ذَٰلِكَ فِى كِتَٰبٍ (حج،٧٠)ترجمه: مگر نمى دانى خداوند قطعاً مطلع است از همه چيزهايى كه در آسمان و زمين است و همه چيز ها در كتابى (به نام لوح محفوظ) ثبت و ضبط است. يا- وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُّبِينٍ (يس، ١٢)ترجمه: ما همه چيز را در كتاب آشكار (لوح محفوظ) سرشمارى نموديم.يا- وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ• وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ (قمر، ٥٣،٥٢)ترجمه: هرچيزى كه كرده اند، در كتاب ها ثبت است و هر كوچك و بزرگ نوشته شده است.( يعنى در لوح محفوظ)
پيامبر (ص) فرموده: ( كتب الله مقادير الخلايق، قبل ان يخلق السموات و الارض، بخمسين لف سنه)ترجمه: خداوند پنجاه هزار سال پيش از اين كه آسمان ها و زمين را بيآفريند، تقدير و احكام خلايق را در لوح محفوظ نوشته است.(صحيح مسلم ١٦)
( و لكن كتبه بالوصف لا بالحكم ) هدف از اين گفته امام اعظم (رح) رد جبريه مى باشد. چون جبريه ميگويند: وقتى هر چيز اول مقدر و نوشته شده و اكنون همان برنامه پيش ميرود، و برخى از اشياى مقدره افعال عباد اند كه نميتوانند از آن تخلف كنند. پس ما در كار هاى خود مجبور هستيم، امام جواب ميدهد: برنامه و تقدير خدا كه در لوح محفوظ نوشته شده، به اين معناست كه هر چيز با تمام اوصاف، احوال، كميات، كيفيات، علل و اسبابش، براى خدا معلوم بوده. و در لوح محفوظ ثبت شده است. يعنى به طريق اِخبار و حكايت نوشته شده كه در آينده احمد به اختيار و قدرت خود فلان كار را ميكند. و از اين جبر لازم نمى آيد.
نوشتن در لوح محفوظ به اين معنا نيست كه آنجا حكم محض و امر ايجادى نوشته شده باشد، مانند: (ليكن احمد مؤمناً و مطيعاً و محمود كافراً.) زيرا اگر چنين ميگفت، فوراً احمد و محمود پديد مى آمدند و بدون اختيار احمد مؤمن و محمود كافر مى شد.(چون تخلف ورزيدن مخلوق از امر ايجادى خالق متصور نيست.) ملاعلى قارى،١٣٣
بناً همانطور كه در اول يادآور شديم، تقدير چهار مرتبه دارد كه شامل: مرتبه علم، مرتبه تعين مقدار و آفريدن بر اساس آن، مرتبه اراده و مشيت و مرتبه كتابت است.
بحث در مورد'تقدير و مراتب تقدير'
نظریات خود را بنوسید
نظریات خود را باره این مقاله با ما شریک کنید