فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا… (روم، ٣٠)
پس روى خود را متوجه آئين خالص پروردگار كن !ایجاد نهادهای خیریه در تمدن اسلامی
ایجاد نهادهای خیریه در تمدن اسلامی
نویسنده: مصطفىٰ سباعى متفكر و پژوهشگر نامدار سورى
مترجم: مهران مؤحد
تنها امتی که می تواند جهان را رهبری کرده و آثار جاودانی در تاریخ بشر از خود به یادگار بماند، امتی است که تمام افرادش دارای جاذبۀ بشر دوستانه باشند. این خصوصیت را تنها در امت و تمدن اسلام می یابیم؛ زیرا پر عاطفه ترین ملت و امتی است که نسبت به همۀ انسانها جاذبۀ انسان دوستی دارد همان جاذبه ای که نه تنها موجب خیر، نیکویی و رحمت برای تمام لایه های جامعۀ انساني مي باشد بلکه منشأ خیر و رحمت برای تمام انسانها و حتی حیوانات روي زمین نیز مي باشدكه چنین خوىوخصلتی را می توان رمزی بر جاودانگی تمدن اسلام دانست.
امت اسلامی درین زمینه ها هم در طلیعۀ همۀ امت ها قرارداشته و علمبردار حق و حقيقت در ميان همۀ انسانها بوده اندکه هیچ تمدنی در درازنای تاریخ به پای آن نرسیده و تا کنون هیچ امتی درین مسیر به آن نپیوسته است.
تاریخ، ملت و تمدنی را بجز اسلام سراغ ندارد که همواره تمایل به خیر و نیکی داشته باشد. و اگر امت ها و تمدنهای دیگر، تمایلی نشان داده اند در بخش های بسیار کوچکی مانند بنای معابد و مدارس محصور بوده است. اما اینکه در عصر حاضر غربیها را می بینیم که نیازمندی های اجتماعی جامعۀ خویش را از طریق نهادهای اجتماعی و نهادهای عمومی مرفوع ساخته اند، به پای نهادهای اجتماعي تمدن اسلامی در عصر شوکت و عظمتش نمي رسند و حتی در زمان انحطاط و ضعفش نخواهند رسید. یکی از تفاوت های جوهری این دو نظام در ایجاد نهادهای خیریه این است که اساساً تمام اعمال خیریه ای را که غربیها انجام می دهند برای کسب شهرت و منزلت اجتماعی و… می باشد. در حالیکه هدف مسلمانان از انجام کارهای خیر کسب رضای خدا و سعادت دنیوی و اخروی بندگان خدا می باشد خواه مردم از کارهای آنها آگاهی یابند یاخیر.که یکی از نمونه های عملی این امر را در وجود صلاح الدین ایوبی می بینیم. ایشان اموال زیادی را در راه های خیر مصرف نموده و سرزمین های شام و مصر را مملوء از نهادهای خیریه از جمله مساجد، مدارس،کاروانسراها و…نمود، اما در سر دروازۀ هیچکدام از آنها اسمی از خود حک نکرد، بلکه تمام نهادها را به نام فرماندهان، وزیران، کارمندان و دوستان خویش ثبت نمود. این خود بیانگر روحیۀ مسلمانان در انجام اعمال خیر بوده که از علائق دنیوی فرسنگ ها فاصله دارند.
تفاوت دیگر این است که نهادهای غربی برای این به وجود آمده اند تا فقط شهروندان و افراد ملت خودشان از آنها بهره گیرند، در حالیکه دروازه های نهادهای اجتماعی تمدن اسلامی به روی همگان و بدون در نظرداشت تابعیت، زبان، مذهب و… باز بود. و فرق دیگر اینکه مسلمانان نهادهای خویش را بخاطر قصد خیر و تأمین مصالح اجتماعی به وجود آوردندکه چنین اهدافی را در نهادهای غرب تا هنوز سراغ نداریم.
این ها همه مسائلی هستند که باعث تعجب و شگفتی هر انسانی گردیده و او را به این موضوع متوجه می سازد که گرایش انسانی در تمدن اسلام شاملتر، پاکتر و وسیعتر از تمام گرایش های انسانی در تمدنهای دیگر می باشد.
و پیش از اینکه در خصوص فعالیت نهادهای اجتماعی در تمدن اسلامی چیزی بگوییم ناگزیریم تا مقدمتاً از اصول و مبانی تمدن اسلامی در این زمینه ها، صحبت کنیم تا در روشنائی آن بتوانیم از تأثیر این اصول بر مسلمانان آگاهی کامل حاصل نماییم، آنچنان تأثیری که آنها را وادار به ایجاد چنین نهادهائی کرده که در تاریخ امت های دیگر مانند آن را سراغ نداریم.
در طبیعت بشری صفاتی مانند بخل، وسوسه های شیطانی، ترس از فقر و تنگدستی همیشه وجود دارد. اما اسلام برای رهائی انسانها از این طبیعت بد، پیروان خویش را به خیر و نیکویی و انفاق دعوت کرده و موانع نفسانی و شیطانی را در مقابل ندای ربانی به شکست مواجه ساخته و چنین می فرماید: (الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْمَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ){البقره:268}.
« شیطان، شما را (به هنگام انفاق) وعدۀ فقر و تهیدستی می دهد؛ و به فحشاء (و زشتی ها) امر می کند؛ ولی خداوند وعدۀ آمرزش و فزونی به شماها می دهد، و خداوند قدرتش وسیع و (به هرچیز) داناست».
در این آیۀ شریفه خداوند همۀ مردم را مورد خطاب قرارداده و آنها را به انجام امور خیر بدون استثناء فرا می خواند. طوریکه ثروتمندان با اموال و دارائی شان مصدر خدمت برای مردم گردند. و تهیدستان، با دست، زبان و عمل خویش در خدمت جامعۀ انسانی قرار بگیرند. اینچنین دعوتی به این معنا است که در اسلام هیچکس از انجام امور خیر مستثنا نبوده و هر كس مسؤولیت دارد تا در راه سعادت و نیکبختی انسانها از هر وسیله ایاستفاده کند.
یکروزگروهی از تهیدستان خدمت رسول اکرم آمده عرض کردند که ثروتمندان در انجام تمام اعمال خیر از ما سبقت نموده اند، طوریکه مال و دارائی خویش را در راه خدا به مصرف می رسانند. اما ما، مال و دارائی نداریم تا آن را در راه خدا به مصرف برسانیم. رسول خدا برای تهیدستان فرمودندکه انجام کارهای نیک منحصر به مال و دارایی نیست، بل هرکاری که منفعت برای بندگان خدا در پی داشته باشد همانا آن کار خیر و نیکویی محسوب می گردد« هر تسبیحی که میگویید، به هرکار نیکی که دستور می دهید، و از هرکار بدی که باز می دارید، و هر چیز مضر را از راه بر می دارید و میان دو نفر اصلاح می کنید و شخصی را برای سوار شدن بر اشترش کمک می کنید، همۀ این ها صدقه وکار خیر محسوب می گردد».
این چنین اسلام عزیز، دروازه های خیر و نیکویی را برای همۀ مردم بازگذاشته تا هرکس بتواند برای انجام اعمال خیر قدمی نهاده وکاری انجام دهد، و هیچگاه وضعیت اقتصادی اش مانع انجام اعمال خیر درجامعه نشود.
در تمدن اسلامی خود انسان، دارای ارزش ومقام والائی است، طوریکه مسلمانان را همواره تشویق می کند تا برای بندگان خدا اعم از مرد و زن، مسلمان و کافر بطور یکسان نیکویی کنند، چنانچه رسول خدا می فرمایند:« تمام مردم عیال خدا اند پس محبوبترین انسانها نزد خدا کسی است که کار سودمند برای عیال خدا انجام دهد».
توجه داشته باشیدکه اسلام عزیز انسانها را در امر به اعمال خير اينگونه مورد خطاب قرار می دهد كه منفعت نیکوئی به خلق خدا، قبل از هرکس ابتدا به خود انسان باز میگردد سپس به دیگران. و اين خود انسان است که با انجام کارهای شایسته، ثواب، جاودانگی مقام را نزد خداوند متعال کسب می کند(وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ…){ البقره:272}.«و آنچه را از خوبی ها و اموال انفاق می کنید برای خودتان است» (مَنْ عَمِلَ صَالِحًافَلِنَفْسِهِ…){فصلت:46}.«کسی که عمل صالحی انجام دهد، سودش در قدم اول برای خود او است».
زمانیکه در انسان حس خودخواهی و خودپرستی وجود دارد، فقط با چنین روش حکیمانه ای که اسلام دستور می دهد، زمینه و امکان بازگشت منفعت هر عمل نیکی به خود انسان بوجود آمده و او را هرچند بخیل و حریص هم باشد تشویق به انفاق می کند.
زمانیکه آیۀکریمۀ(مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًاكَثِيرَةً) {البقره:245}.«کیست که به خدا قرض الحسنه ای دهد (و از اموالی که خدا به او بخشیده انفاق کند،) تا او را برای او چندین برابرکند» نازل شد یکی از اصحاب بنام ابو دحداح گفت: ای رسول خدا! آیا خداوند از بنده اش قرض می خواهد؟! پیامبر فرمود:آری. ابو دحداح گفت: ای رسول خدا دستت را دراز کن. رسول خدا دست مبارکش را دراز کرد و ابو دحداح رسول خدا را شاهد گرفت به اینکه باغش را – که جز آن را ندارد- در راه خدا صدقه کرده است. و آن باغ دارای هفتصد درخت خرمای میوه دهنده بود. سپس ابو دحداح نزد همسرش که در باغ بسر می برد رفته و جریان را برایش حکایت کرد، زن و فرزندانش باغ را ترک کردند در حالیکه زنش به ابو دحداح می گفت: ای ابو دحداح در خرید و فروشت نفع کرده ای.
زمانیکه آیۀ(لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ…){آل عمران: 92}.«هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمی رسید مگر این که از آنچه در دست دارید (در راه خدا انفاق کنید)» نازل شد یکی از یاران پیامبر بنام ابو طلحه انصاری در مدینه نخلستان و باغی داشت بسیار مصفا و زیبا که همه در مدینه از آن سخن می گفتند. در آن چشمۀ آب صافی نیز بود که هر موقع پیامبر به آن باغ می رفت از آن آب، میل می کرد و وضو می ساخت و علاوه بر همۀاین ها، آن باغ درآمد خوبی برای ابوطلحه داشت. پس از نزول آیۀ مذکور به خدمت پیامبر آمد و عرض کرد: می دانی که محبوبترین اموال من همین باغ است و من می خواهم آن را در راه خدا انفاق کنم تا ذخیره ای برای رستاخیز من باشد. پیامبر فرمود: بخ بخ ذلک مال رابح لک. آفرین برتو آفرین برتو، این ثروتی است که برای تو سودمند خواهد بود، سپس فرمود: من صلاح میدانم که درخت ها را وقف کنی و میوۀ آن را در راه خدا به مصرف برسانی.
و این نخستین وقف در اسلام بود .. از همین جا اوقاف بوجود آمد و از درآمد خود تمام نهادهای اجتماعی را کمک می نمود تا رسالت شریف خویش را انجام دهد.
قابل یادآوری است که زیر بنای تمام نهادهای خیریه در تاریخ تمدن اسلامی همانا اوقاف بوده است.
رسول خدا که پیشوای امت اسلامی هستند، اموالیکه از طرف مجاهدین در اختیار ایشان گذاشته می شد تمام آن را برای فقیران، مساکین، غازیان و نیازمندان وقف می نمود. با تأسی از رسول خدا، عمر رضی الله عنه هم زمینی را که در خیبر داشت وقف امور خيريه کرده و به پیروی از ایشان ابوبکر، عثمان، علی، زبیر، معاذ، و یاران دیگر پیامبر نيز بخشی از اموال خویش را در راه خدا وقف کردند. و این عمل بشردوستانه در خلافت عمر، وسعت بیشتری پیدا کرده و شخص خلیفه (عمر) زمین خود را وقف نمود در حالیکه گروهی از مهاجرین و انصار را بر این عمل خویش گواه گرفت. جابر بن عبدالله انصاری می گوید: هیچ یک از یاران رسول خدا را که توانایی مالی داشتند، سراغ ندارم مگر این که بخشی از اموال خود را در راه خدا وقف می کردند که نه فروخته می شد و نه میراث برده می شد و نه بخشش کرده می شد. سپس مسلمانان نسلی بعد از نسل دیگر این سنت را زنده نگه داشته و زمین ها، باغها و خانه ها واموال خود را برای انجام اعمال خیر وقف می کردند. تا اینکه کثرت اوقاف باعث شد تا جامعۀ اسلامی پر از نهادهای خیریه بیشماری گرددكه این نهادها در عين حال دوگونه بودند:
1-نهادهائی که دولت اسلامی آنها را ایجاد می کرد و اموال وقفی زیادی را برای آن تخصیص می داد.
2-نهادهائی که اشخاص مختلف مانند: امیران، فرماندهان، ثروتمندان و زنان آنها را ایجاد می کردند.
در چنین بحثی مختصر نمی توانیم از تمام نهادهای خیریه نام بریم اما به ذکر مهمترین آنها اکتفا می کنیم :
مساجد، از نخستین نهادهای خیریه اي بود که مردم بخاطر کسب رضای خدا در وقف و بنای آنها از همدیگر سبقت می جستند. حتی پادشاهان در بنای مساجد با همدیگر رقابت می کردند. به عنوان مثال ولید بن عبدالملک آنقدر اموال و دارایی را در ساختن مسجد جامع اموی به مصرف رسانیدکه ذکر آن به افسانه می ماند.
همچنان از جمله مهمترین نهادهای خیریه اسلامی مدارس و بیمارستانها بوده است که از آنها به تفصیل در صفحات آینده – اگر خدا بخواهد- بحثخواهیم کرد.
کاروانسراها، مسافر خانه ها و هوتل ها برای مسافران در راه مانده و فقیران و تهیدستان بنیادهای خیریۀ دیگری بودندکه مورد استفاده قرار میگرفتند. تکیه خانه ها و خانقاه های دیگری نیز در گوشه و کنار شهرهای اسلامی وجود داشت که پارسایان و عابدان در آنجا به عبادت خداوند می پرداختند و از مواهب خیریۀ آن استفاده میکردند. همچنان خانه هائی برای فقیران بی سرپناهي که توانائی به اجاره گرفتن خانه را نداشتند، ساخته شده بود اماکنی برای آب نوشیدن مردم در جاده های عمومی ساخته شده بود و رستورانت های مردمی بود که در آنها غذاهایی چون نان، گوشت، شوربا و شرینی برای مراجعین رايگان توزیع می گردید. و هم اکنون مشابه اینگونه رستورانت ها در جا جای شهر دمشق وجود دارد. مانند تکیه خانۀ سلطان سلیم و تکیه خانه محی الدین. همچنان خانه های خاصی برای حاجیان، زمانیکه به مکه می آمدند تهیه شده بود. و اینگونه خانه ها در سرزمین مکه مکرمه افزایش یافته بود تا حدی که علماء به بطلان اجاره دادن خانه در مکه در ایام حج فتوا دادند؛ برای اینکه تمام این خانه ها وقف حاجیان بود.
از جمله نهادهای خیریه در تمدن اسلامی، حفر چاه ها در بیابانها بود تا چارپایان، کشتزارها و مسافران در حین عبور از آن استفاده کنند. و اینگونه چاه ها در راه های میان بغداد و مکه و دمشق و مدینه و میان پایتخت های شهرهای اسلامی و شهرهای دیگر وجود داشت. خیلی کم اتفاق می افتاد که مسافری تشنه شود و آب نیابد. همچنان پاسگاه هائی برای نظارت بر مرزهای سرزمین اسلامی بخاطر جلوگیری از حملۀناگهانی و غیر مترقبه دشمن ایجاد شده بود. و نهادهای خیریه ای وجود داشت برای تهیۀ تمام وسایل و ما یحتاج مجاهدین از سلاح و غذا که در آن جاها تهیه می شد. و همین پاسگاه ها نقش مهمی در راه جلوگیری از تهاجم رومی ها در زمان عباسیان و تهاجم صلیبی ها درجنگ های صلیبی بر شام و مصر داشتند.
بخش دیگری از اوقاف که مخصوص ساختن وسائل جنگی بود همواره وجود داشته و تأثیر بزرگی در ترویج و توسعۀ صنعت ساخت ابزار جنگی داشت. به همین لحاظ کارخانه های سلاح سازی در شهرهای اسلامی گسترش چشمگیری نمود، حتی غربیها در جنگ های صلیبی- در روزهای صلح- به شهرهای اسلامی می آمدند تا سلاح خریداری کنند. و با نگاهی به این وضعیت، فقهاء اسلامی فتوایی به تحریم فروش سلاح برای صلیبیان صادرکردند. اما متأسفانه که امروز وضعیت دگرگون شده است، طوریکه مسلمانان همواره دست شان را به طرف غربیها دراز کرده تا از آنان سلاحی دریافت نمایند. و غربیها هم از فرصت استفاده کرده و سلاح های کهنه و فرسوده خود را با شرایط سختی که عزت، کرامت و استقلال مسلمانان را زیر سؤال می برد، برايشان به فروش می رسانند..
همچنان بخش دیگری از اوقاف بوجود آمد که محصولش برای کسانیکه به جهاد می رفتند اختصاص یافته بود، و هر زمانیکه دولت از پرداخت هزینه ها عاجز می آمد از همین اوقاف استفاده میکرد. که وجود چنین اوقافی،راه جهاد را برای تمام کسانی که مشتاق جهاد و شهادت بودند، سهل و آسان می ساخت.
اکنون اگر اندك نگاهی به جهان اسلام باندازید می بینید که برخی از کشورهای اسلامی تنها یک هفته را برای مسلح سازی ارتش خود اختصاص داده اند و برای تقویت آن از اموالی که مردم برای کسب رضای خداوند می دهند، جمع می کند. در حالیکه اگر مسلمانان دارای جامعۀ با ایمان و متعهد باشند، باید مادام العمرجزئی از اموال خود را به صندوق ارتش هاي اسلامي باندازند تا ارتش بتواند کارخانه های سلاح سازی خود را آماده کند و با ساخت وسائل جنگی، خود را از وابستگی به دیگران برهاند و آن وقت است که قویترین و آماده ترین ارتش ها برای دفاع از سرزمین های اسلامی و دفع هرگونه تهاجم دشمن، بوجود خواهد آمد.
نهادهای وقفی ديگری نیز وجود داشت که اموال وقفي را برای ترمیم راه ها، پل ها و قبرستانها جمع می کرد و درین راه به مصرف می رسانید كه مردم نيز خود در راه تقویۀ اینگونه نهادها سهم فعالی داشتند و بخشی از مال و زمین خویش را برای کسب رضای خدا درین راه وقف می کردند.
وقف هاي دیگری هم برای تکفین، تجهیز و دفن مردگان تهیدست و فقیر بوجود آمده بود. همچنان نهادهای خیریه ای برای تأمین مصالح عمومي كار مي كردند و بچه های سر راهی و یتیمان را تحت سرپرستی خویش قرار می دادند. و نهادهائی هم بود که کوران، جای ماندگان وکلان سالان را مورد رعایت قرار داده و همۀ آنها را درکمال عزت وکرامت پرستاری می کردند و تمام نیازمندی های شان از قبيل غذا، لباس، مسکن و تعلیم از همین طریق تأمین میگردید. و نهادهایی هم وجود داشته که به امور زندانیان پرداخته و نیازمندیهاي آنها را برآورده می ساختند. و نهادهایی وجود داشت که برای نابینایان و بزرگسالان خدمتگار و عصاکش می گماشت که همواره در خدمت آنها مي بودند.
و نهادهایی بود که مصارف ازدواج های جوانان بی بضاعت را که از مصارف ازدواج و مهر عاجز بودند، تأمین می کردند.
ببینید که چقدر این عاطفۀ اسلامی زیبا و دلنشین است و چقدر امروز مسلمانان نیازمند اینگونه عواطف اند!
از جملۀ این نهادها، نهادی بود که مادران را، شیر و شکر کمک میکرد و این نهادها از سابقه دار ترین نهادهای کمک به اطفال می باشد. از جمله اعمال خیریۀ که صلاح الدین ایوبی انجام داد این بود که در یکی از دروازه های قلعه ای که تاکنون آثار آن در دمشق به یادگار مانده است، ناودانی ساخته بود که از آن شیر می آمد و ناودان دیگری بود که از آن آب شیرین می آمد و تمام مادرانی که اطفال خورد داشتند، هفتۀ دو روز، آنجا می آمدند تا ما یحتاج اطفال خود را از شیر و شکر بگیرند.
از زیباترین نهادهای خیریه، اوقاف ظروف سفالین برای کودکان بود، هرگاه ظروف سفالین آنها در راه می شکست به این نهاد مراجعه کرده و ظرف جدید می گرفت و به خانه بر می گشت و هیچکس از شکستاندن ظرف آگاهی نمی یافت وکودک هم توبیخ نمی شد.
آخرین نهادی را که می خواهیم ذکر کنیم، نهادی بود که حیوانات مریض را تحت معالجه قرار می داد و طعام شان را مهیا کرده و یا به چراگاه ها می برد و می چراند، تا اینکه به مرگ طبیعی می مرد.
تا کنون سی نهاد خیریه را ذکر کردم که در سایۀ تمدن اسلامی ایجاد شده بود و تمام افراد جامعه را تحت پوشش خدماتی خویش قرار داده وخدمات ارزنده ای برای انسانها وحیوانات انجام می دادند.آیا چنین نهادهایی در تمدنهای گذشته وجود داشت؟ آیا چنین نهادهایی در تمدن جدید وجود دارد؟ خدایا! جز این نمی توان گفت که این راه جاودانگی را تنها تمدن اسلامی پیموده است. آن هم در زمانیکه همۀ مردم دنیا در غفلت،جهل، عقب ماندگی و ظلم بسر می بردند.. واقعاً که با پیمودن این راه بود که مسلمانان توانستند دردهای بسيار بشر عذاب دیده و رنجکشیده را تا حد زیادی دور کنند.. امروز مسلمانان بکدام راه روانند؟ کجاست آن دستهائیکه اشک یتیمان را پاک کند و مرهمی بر زخم زخمدیدگان نهد و جامعه اسلامی را جامعه همبسته و متفق و محکمی سازد تا مردمش در امنیت، خیر، کرامت وصلح بسر برند؟
بحث در مورد'ایجاد نهادهای خیریه در تمدن اسلامی'
نظریات خود را بنوسید
نظریات خود را باره این مقاله با ما شریک کنید