

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا… (روم، ٣٠)
Så vend ditt ansikt til Herrens rene religion!امام حسن البناء
حسن البناء
حسن البناحَسَن بَنّا يا به زبان عربى حَسَن البَنّا در ١٤ اكتوبر ١٩٠٦ به دنيا آمد و در ١٢ فيبرورى سال ١٩٤٩ توسط ماموران دولت مصر ترور شد. او بنیانگذار جماعت اخوان المسلمين و نخستین مرشد عام آن در سال ۱۹۲۸ در مصر بود. حسن البنا تأثیر بسیار عمیقی بر اندیشههای اسلامی در قرن بیستم گذاشت. از او با عنوان امام شهید یاد میشود.
حسن البنا به سال ۱۹۰۶ در دهکدهٔ محمودیه در دلتای رود نيل از نواحی بحیره مصر چشم به جهان گشود. او در خانوادهای مذهبی پرورش یافت، پس از اتمام دورهٔ تحصیلات در دانش سراى مقدماتی معلمان، در شانزدهسالگی به قاهره رفت تا در دارالعلوم که مؤسس آن محمد عبده بود تحصیل کند. در آنجا وی به عضویت انجمن مکارم اخلاق الاسلامی و همچنین انجمن جوانان مسلمان درآمد. حسن بنا در ۱۹۲۷، معلم دولتی شهر اسماعيليه شد و در مارس ۱۹۲۸، جمعیت اخوان المسلمين را با شش عضو طرفدار و شاگردان محلی تشکیل داد.
مدتی پس از جنگ اعراب و اسرائيل در ١٩٤٧، اختلافات بین حکومت پادشاهی و جامعه مصر که نیروهای داوطلبی به این جنگ اعزام نموده بود، بالا گرفت. با افزایش شمار هواداران اخوان، شایعاتی نیز مبنی بر قصد جماعت اخوان در مورد کودتا پخش شد که نهایتاً باعث شد که در دسامبر سال ۱۹۴۸ میلادی نخست وزیر محمود فهمى نقراشى پاشا، جماعت اِخوانالمسلمین را غیرقانونی اعلام کرده و اعضایش را دستگیر و زندانی کند. متعاقب آن یکی از دانشجویان عضو اخوانالمسلمین اقدام به ترور نخستوزیر میکند. او در جریان این ترور کشته میشود. حسن البنا بیانیهای میدهد و در آن این اقدام را محکوم و اعلام میکند که ترور شیوه اسلام نیست.
در ۱۲ فيبرورى ۱۹۴۹ حسن البنا در دفتر جماعت جوانان مسلمان در قاهره منتظر رسیدن زکی علی پاشا به نمایندگی از دولت جهت مذاکره بود، ولی او نیامد. هنگامی که حسن البنا بههمراه عبدالکریم منصور، شوهرخواهرش، از دفتر بیرون آمده و منتظر تاکسی بودند، توسط دو مرد و با فير گلوله کشته شدند.
پدر شیخ حسن البنا یکی از علمای الازهر و معروف به شیخ احمد السّاعاتی بود. این شیخ، فقیه و حدیثشناس معروفی بود، ولی برای امرار معاش خود، در اوقات فراغت به تعمیر ساعت میپرداخت و به همین دلیل به «ساعاتی» معروف شده بود. در کنار او شخصی به نام حاج محمد سلطان هم مغازه آموزش تعمیر ساعت داشت که شاگردان بسیاری را تعلیم داد. یکی از این شاگردان وی «حسنالبنا» بود. مغازه او و شیخ احمد، مرکز تجمع و رفتوآمد «سلفیها» – بهشمار میرفت و میگویند که سید جمالالدین افغانى در مدت اقامت خود در قاهره، از جمله افرادی بود که اغلب در این محل حضور مییافت و به سخن گفتن میپرداخت و به همین دلیل، علیرغم فاصله زمانی، بعضیها مدعی هستند که حسنالبنا از طریق حاج سلطان و پدر خود با افکار سید آشنا شده و راه جدیدی را در پیش گرفتهاست. خود شیخ حسنالبنا در کتاب خاطراتش به نام «مذکره الدعوه و الداعیه» تصریح میکند که راه او «استمرار راه جمالالدین و محمد عبدُه» است.
حسن البنا یکی از انسانهای بزرگ در تاریخ اسلام گرایی معاصر بوده است كه افكار او تاثير زيادى روى جريانات سياسى اسلامگراى بعد از او بجا گذاشت.
snakker om'امام حسن البناء'
Skriv tankene dine
Del dine tanker om denne artikkelen med oss