حضرت على (كرم الله وجهه)

حضرت على (كرم الله وجهه)
  • 1400/9/1
  • گرداننده وبسايت
  • 5:45:00
اشتراک گزاری:

حضرت على (كرم الله وجهه)

حضرت علی كرم الله وجهه ده سال قبل از بعثت، و 23 سال قبل از هجرت در شهر مکه مکرمه به دنیا آمد. مادرش فاطمه بنت اسد او را حیدر نام نهاد که از جهت معنی همنام پدر خودش بود، ولی ابوطالب نامش را تغییر داد و او را علی نامید.

مجاهد بن جبر که از بزرگان تابعین است، میگوید: «یکی از نعمتهای خداوند متعال بر حضرت علی بن ابیطالب(رض) کفالت و سرپرستی پیامبر(ص) بر وی بود» (طبری، بیتا، ج2، ص313).

اهل سیرت مینویسند: چون قریش با بحران اقتصادی روبرو شدند، ابوطالب مردی عیالمند بود، درآمدهایی که از راه تجارت و بازرگانی به دست میآورد، به خوبی کفاف معیشت روزگارش نمیکرد، پیشنهاد رسول الله(ص) به عمویش عباس(رض) چنین بود که فرمود: «ای عباس برادرت ابوطالب مردی عیالمند است، خوب است بار او را سبک کنیم. من یکی از فرزندانش را به نزد خود میبرم. تو نیز یکی را پیش خودت ببر، عباس(رض) با این پیشنهاد موافقت کرد و به اتفاق نزد ابوطالب رفتند، و کفالت فرزندانش را خواستار شدند، ابوطالب گفت: «عقیل را برایم بگذارید، و هر کدام از فرزندان که میخواهید، ببرید». آنگاه رسول خدا(ص)، علی(رض) را و عباس، جعفر را به خانه خود بردند (مصری، ص5).

سید عبدالرحیم خطیب مینویسد: «علی شش ساله بود که به خانه محمد که تاکنون به رسالت مبعوث نشده بود آمد، و تا آنگاه که رسول الله(ص) از مکه به مدینه هجرت کرد، در خانه رسول الله(ص) بود، و خدا نه تنها او را از پرستش اصنام و از تعظیم شعائر شرک و طبائع جاهلیت حفظ فرمود؛ بلکه مسلماً در این خانه که مشیئت رب العالمین بر این بوده که بیت النبوّت باشد، از همان اوان کودکی تحت عنایت رسول الله رب العالمین و پرورش در خانه نبوت متخلق به اخلاق و سجاپای حمیده و متحلی به حُلَل و خصال حسنه ای شده که در خانه و خانواده های دیگر مکه بدین گونه میسر نبود» (خطیب، ص151).

اسلام آوردن حضرت علی(رض)
علامه سیوطی که از فقهای شافعی مذهب میباشد، مینویسد: «أخرج ابویعلی عن علی(رض) قال: بُعث رسول الله(ص) یوم الاثنین و اسلمت یوم الثلاثا» (سیوطی، 1964م، ص166؛ مصری، ص10)؛ «پیامبر اسلام در روز دوشنبه به پیامبری برگزیده شد و من روز سه شنبه مسلمان شدم».

اهل سیرت مانند ابن اسحاق و ابن هشام مینویسند: «روزی رسول الله(ص) و همسرش خدیجه(رض) مشغول نماز و عبادت بودند که علی(رض) متوجه آنان شد و از پیامبر(ص) پرسید این چه عملی است که شما انجام میدهید؟ رسول الله(ص) فرمودند: این نماز است همان دین برگزیده خداست که پیامبرانش را بدان مبعوث نموده است، و از تو میخواهم که تنها خدای یگانه را پرستش کنی، به لات و عُزّی کفر ورزی؛ علی(رض) گفت: چیز جدیدی است که قبلاً نشنیده ام، با پدرم مشورت میکنم» (ابن کثیر، 1416ق، ج3، ص30؛ خطیب، ص152؛ مصری، ص10). اما طولی نکشید که اسلام خود را آشکار کرد و گفت: نیازی ندیدم که در این مورد با پدرم مشورت کنم.
حضرت علی(رض) در خیرخواهی و صدق و صحت گفتار حضرت رسول اکرم(ص) هیچ نوع شکی و تردیدی نداشت، و به شدت تحت تأثیر جلال و جمال آیات مقدسه قرآن قرار گرفته بود؛ بنابراین دعوت آن حضرت را فوراً قبول کرد و به او ایمان آورد و دین حق را پذیرفت (خطیب، ص152؛ مصری، ص9).

هجرت حضرت علی(رض)
چون کفار قریش مطلع شدند که یکی بعد از دیگری از یاران رسول الله(ص) راه هجرت به مدینه منوره در پیش میگیرند و به زودی رسول الله(ص) به مسلمانان مهاجر در مدینه میپیوندد و در آنجا حکومت اسلامی تشکیل میدهد، این احساس خطری بود که قریشان به فکر چاره افتادند و سرانجام در جلسه ای که در «دارالندوة» تشکیل گردید، بر قتل محمد (ص) تصمیم گرفتند. مشرکان برای عملی ساختن این تصمیم به انتظار فرا رسیدن شب موعود بودند که حضرت جبرئیل(ع) به رسول الله(ص) خبر داد که امشب در خانه نخوابد و حضرت رسول(ص) علی(رض) را به جای خود خواباند، ناگهان دم صبح کافران متوجه شدند که به جای پیامبر(ص)، حضرت علی(رض) در بستر او خوابیده است. در شب هجرت، این یک نوع جان فدایی و شجاعتی است که حضرت امیر(رض) بدان افتخار میکند، هر چند مطمئن بودند که کافران نمیتوانند به او آسیبی برسانند، باز هم احتمال خطر وجود داشته است که در شب هجرت بر فراش رسول الله(ص) بخوابد.

علی(رض) به دستور حضرت رسول(ص) امانتهای مردم مکه که به نزد رسول الله(ص) گذاشته بودند به صاحبانش برگردانید و برای سفر هجرت به مدینه خود را آماده ساخت (خطیب، ص155و156؛ مصری، ص11). مورخ مشهور ابن سعد مینویسد: «حضرت علی(رض) پس از هجرت رسول الله(ص) سه روز در مکه مانده و سپس به سوی مدینه رهسپار شدند، وی شب به راه ادامه داد و روزها در جایی خود را پنهان میکرد و سرانجام در نیمه ماه ربیع الاول در محل قباء به پیامبر خدا(ص) پیوست» (ابن سعد، ج3، ص22).

عقد اخوت (پیمان برادری) در مدینه منوره
شیخ محمدرضا مصری در کتاب خود الامام علی مینویسد: «إنّ رسول الله(ص) آخی بین المهاجرین ثم آخی بین المهاجرین و الأنصار بعد الهجرة و قال لعلّی فی کل واحدة منهما أنت أخی فی الدنیا و الآخرة» (مصری، ص6)؛ «بدرستی که پیامبر(ص) بین مهاجرین عقد برادری بست و سپس بین مهاجرین و انصار بعد از هجرت همان پیمان را بست، و در هردو مرحله به علی گفت تو ای علی برادرم هستی هم در دنیا و هم در آخرت».

ازدواج حضرت علی(رض) با فاطمه زهرا(رض)
بنا به روایت مستند در سال دوم هجری در ماه ذیحجه حضرت رسول اکرم(ص) دخترش فاطمه زهرا(رض) را به ازدواج حضرت علی(رض) درآورد، و به فاطمه گفت: «عقد نکاح تو را با محبوب ترین مرد اهل بیت خودم بستم».

این ازدواج و پیوند مبارک زناشویی آن دو بزرگوار تاریخ، با دعای خیر و برکت خیر المرسلین با برک تر شد. در روایت چنین آمده که رسول الله(ص) در شب زفاف آن زوجین هم کفو دعا نمودند و از پیشگاه خداوند سبحان اینگونه خواستار شدند: «اللهم بارک فیهما و بارک علیهما و بارک فی نسلهما» (مصری، ص7)؛ «خدایا خیر و برکت شامل آن دو (علی و فاطمه) بگردان، در [زندگیشان] برکت بیانداز، در نسل و ذریه [مبارک و مطهر] ایشان نیز برکت بیانداز». هنگام ازدواج حضرت فاطمه زهرا(رض) بنا به روایت مشهور 18 ساله بوده اند. سید عبدالرحیم خطیب مینویسد: «ذریه و نسل رسول الله همین سادات و سیدات حسنی و حسینی همه از حسن و حسین پسران طیب سیدتنا فاطمه بنت رسول الله(ص) هستند، و این دو نفر سلاله طاهره علی بن ابیطالب میباشند، پس اصل و منشأ ذریه رسول الله(ص) علی بن ابی¬طالب همسر فاطمه است» (خطیب، ص156). سپس به روایتی استناد میکند که: «إنّ الله جعل ذریّة کل نبّی من صلبه، و جعل ذریّتی من صلب هذا» (همان)؛ «پیامبر(ص) فرمود: خدا نسل همه انبیا را از پشت خود آنها قرار داده و نسل من از پشت این شخص ـ علی بن ابیطالب(رض) ـ است).

فرزندان علی(رض)
ثمره ازدواج سیدنا علی بن ابیطالب با سیدتنا فاطمه زهرا همان فرزندانی است که از شهرت تاریخی و جهانی برخورداند: امام حسن مجتبی، امام حسین سیدالشهداء، بی بی زینب کبری، بی بی ام کلثوم همسر عمر بن خطاب(رض) و از غیر فاطمه(رض) برای علی بن ابیطالب فرزندانی است که 12 پسر و 16 دختر می-باشند (خطیب، صص317و323).

شجاعت و جوانمردی علی(رض)
شجاعت و دلیری حضرت امیرالمؤمنین علی(رض) زبانزد عام و خاص میباشد، و در عین حال که سیدنا علی(رض) مردی شجاع و نیرومند بود، به مسائل شرع خبیر و آگاه بود. واژه ترس و هراس در قاموس زندگی آن بزرگوار وجود نداشت. از هیچ پیشامدی هر چند خطرناک بود، دلهره نداشت و نمی ترسید. مرد روحانی، پارسا، زاهد، عارف و بصیر و با حکمت بود. در میدان نبرد، مرد جنگ و دلیر و اهل نبرد بود که کسی جرأت مبارزه با او نداشت. در فهم مسائل دینی و بینش شرعی همطراز نداشت تا آنکه حضرت عمر بن خطاب(رض) فرمودند: «لولا علیّ لهلک عمر». شجاعت و قدرت بازو و قوت قلب آن قهرمان اسلام در موارد و مواطن متعددی تجلی کرده که همه آنها تاریخ را ضبط کرده است و ما به نمونه هایی از آن اشاره میکنیم:

  1. در شب هجرت رسول اکرم(ص) که مشرکان مکه قصد کشتن حضرت را داشتند؛ بنا به دستور حضرت رسول اکرم(ص)، حضرت علی(رض) مأموریت خطیر دینی را پذیرفت و در آن شب در بستر مبارک رسول الله(ص) خوابیده و خود را در معرض خطر شدید قرار داد، که ممکن بود به قیمت جانش تمام شود، ولی دلیرانه با اخلاص دستور رسول الله(ص) را پذیرفت (خطیب، ص164).
  2. در جنگ بدر در سال دوم هجری، حضرت علی(رض) جوان بیست و پنج ساله ای بود که در جنگ تن به تن بر رقیبش ولید بن عتبه، سلحشور ماهر قریش، پیروز گردید و با یک ضربت شمشیر ولید را به جهنم فرستاد (همان، ص168).
  3. در سال پنجم هجری در جنگ احزاب (خندق) عمرو بن عبدود، پهلوان کم نظیر عرب، طلب مبارزه نمود، حضرت علی(رض) جوان کم¬سابقه رقیب او گردید و با پیش¬دستی عمرو را با یک ضربت شمشیر از پای در آورد؛ که همراهان عمرو از این عمل شجاعانه حضرت علی(رض) مبهوت و مرعوب شدند (همان، ص172).
  4. دلاوری و شجاعت حضرت علی(رض) در تمام جنگهای دوران رسالت و در زمان خلفای راشدین و در هنگام خلافت خود حضرت در تمام صحنه ها زبانزد عام و خاص و حتی غیر مسلمانان است.

    ابن ابی شیبه در کتاب مصنّف از لیث بن سعد از امام محمد باقر(ع) از جابر بن عبدالله انصاری(رض) نقل میکند: «حضرت علی(رض) در جنگ خیبر درب قلعه را بلند کرد تا مسلمانان بالا رفتند و آن را فتح نمودند، این درب چنان سنگین بوده که کمتر از چهل نفر نمیتوانند بلند کنند» (متقی هندی، ص120).

فصاحت و بلاغت حضرت علی(رض)
کسانی که خطبه ها و مواعظ و کلام حضرت علی(رض) را مطالعه کرده و یا شنیده اند و یا شعری از اشعار او را خوانده اند و از ذوق عربی و قواعد و ادبیات عرب برخوردارند؛ کلام علی(رض) را در اعلای بلاغت و فصاحت می بینند و در این امر شکی نیست؛ چون حضرت علی(رض) پرورش یافته فصیح ترین فصحا و بلیغ ترین بلغای جهان بوده است (خطیب، ص174).
در اینجا به نمونه هایی از کلام حضرت علی(رض) اشاره می گردد:

  1. شناسنامه و تعریف اسلام: «لأنسبن الاسلام نسبة لم ینسبها أحد قبلی، الاسلام هو التسلیم، و التسلیم هو الیقین، والیقین هو التصدیق، والتصدیق هو الاقرار، والاقرار هو الأدا، والأدا هو العمل» (نهج البلاغه، حکمت 125)؛ «اسلام را چنین تعریف می کنم که پیش از من کسی آنگونه معرفی نکرده باشد: اسلام همان تسلیم در برابر خدا و تسلیم همان یقین داشتن و یقین، اعتقاد راستین و باور راستین، همان اقرار درست و اقرار درست، انجام مسئولیتها، و انجام مسئولیتها، همان عمل کردن به احکام دین است».
  2. وصف علم و مرتبه علمای دین در نگاه حضرت علی(رض): «الناس من جهة التمثال أکفا ابوهم آدم و الأم حواء و إن یکن لهم فی أصلهم شرف. یفاخرون به فالطین والماء ماالفضل الا لأهل العلم انهم. علی الهدی لمن استهدی أدلاء ففز بعلم تعش حیّاًبه أبدا. فالناس موتی و اهل العلم أحیاء و قیمة المرء ما قد کان یحسنه. والجاهلون لأهل العلم أعداء» (خطیب، ص175)؛ «افراد بشر از نظر شکل و ساختمان بدن با هم برابرند، پدرشان آدم و مادرشان حوا است و اگر کسی به اصالت خود بنازد و خود را بر دیگری برتر داند، باز هم برتری ندارد؛ چون اصل همه انسانها آدم و آدم از گِل (خاک و آب) است. فضل و برتری کسی بر دیگر ندارد، جز اهل علم که مردم را ارشاد و راهنمایی میکنند. علم دین را بیاموز تا همیشه زنده بمانی، مردمان مردگانند، ولی علما زنده و جاودانند. ارزش هر شخص در میان مردم به همان اندازه علم و دانش اوست، و نادانان همیشه دشمن دانشمندان هستند».
  3. اوصاف امام و رهبر و مسئول هر پست و مقام از دیدگاه علی(رض): «من نصب نفسه للناس اماما، فعلیه أن یبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره، و لیکن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه، و معلم نفسه و مؤدبها أحق بالاجلال من معلم الناس و مؤدبهم» (نهج البلاغه، حکمت 73)؛ «کسی که خود را رهبر مردم قرار داد، باید پیش از آنکه به تعلیم دیگران پردازد، خود را بسازد، و پیش از آنکه به گفتار تربیت کند، با کردار تعلیم دهد؛ زیرا آن کس که خود را تعلیم دهد و ادب کند، سزاوارتر به تعظیم است از آنکه دیگری را تعلیم دهد و ادب بیاموزد».

فضایل حضرت علی(رض)
روایات و اخبار در شأن و مقام حضرت علی(رض) بیش از این است که همه را در این مقاله مختصر گنجانید. امام احمد بن حنبل میفرماید: «ما ورد لأحد من أصحاب رسول الله(ص) من الفضائل ما ورد لعلی(رض)»؛ «آنچه از فضایل و اوصاف و مناقب برای فرد فرد اصحاب و یاران گرامی رسول الله(ص) وارد شده، همه آن صفات و فضایل در شخصیت حضرت علی(رض) جمع شده است». گذشتگان ما از علما و اندیشمندان قدیم و علمای معاصر کتابهای زیادی در مناقب و فضایل آن حضرت نوشته اند که به هر کتابخانه ای در دنیا و یا کتاب فروشی مراجعه نماییم، مؤلفات فراوانی در این زمینه به چشم می خورد و من به نمونه هایی از آن کتابها اشاره میکنم:

  1. کتاب «خصائص امیرالمومنین علی بن ابی¬طالب(رض)»، تألیف ابو عبدالرحمن حافظ نسائی. 2. کتاب «مناقب علی بن ابیطالب»، تألیف ابوالحسن علی بن محمد واسطی شافعی مشهور به «ابن المغازلی».
  2. کتاب «الامام علی بن ابی¬طالب رابع الخلفاءالراشیدین»، تألیف محمدرضا مصری.
  3. کتاب «تاریخ الخلفاء»، تألیف جلال الدین سیوطی شافعی.
  4. کتاب «صهرین»، تألیف علامه سید عبدالرحیم خطیب.
  5. کتاب «علی در کتب اهل¬سنت»، تألیف آیت الله سید محمدباقر موسوی همدانی.

    در همه این کتابها روایات و احادیث فراوانی وجود دارد که دلالت صریح بر فضایل و مناقب حضرت امیر(رض) دارد.

نیابت از رسول الله(ص) در ابلاغ پیام برائت از مشرکین
در سال نهم هجری، رسول الله(ص) حضرت ابوبکر صدیق(رض) را امیر و سرپرست حجاج مقرر فرمود؛ تا با آنها حج را برگزار کند، هنوز مشرکان مکه و اطراف به شیوه و روش جاهلی مراسم حج را انجام می-دادند. حضرت صدیق(رض) با سیصد تن از مسلمانان از مدینه منوره عازم مکه مکرمه شدند، و پس از حرکت این کاروان، آیاتی چند از اول سوره برائت (توبه) بر رسول الله(ص) نازل شد، پس از نزول آیات برائت، رسول الله(ص) علی بن ابی¬طالب(رض) را به حضور خود دعوت نمود و فرمود: «این آیات نخستین سوره برائت را بگیر و در روزهای عید قربان و ایام منی هنگامی که مردم در منی مستقر هستند، بر آنان بخوان و علاوه بر آن پیام مرا نیز به مردم برسان». حضرت علی(رض) زود و سریع به حضرت ابوبکر(رض) رسید. ابوبکر گفت: امیری یا مأموری؟ آیا مأموریتی دارید یا اینکه سرپرستی حجاج به شما واگذار شده است؟ حضرت علی(رض) گفت: «برای انجام مأمورتی آمده ام»، سیدنا علی همراه حضرت ابوبکر(رض) مراسم حج را اداء نمود و سپس در روزهای عید قربان پیام سوره برائت را از جانب رسول الله(ص) به مردم ابلاغ نمود و پیام رسول الله(ص) که فرموده بودند: «ألا یطوف بالبیت عریان ولا یحج هذا البیت بعد هذا العام مشرک»؛ «ای مردم هیچ مشرکی بعد از امسال حج نگذارد، و هیچ برهنه ای خانه خدا را طواف نکند، و کسی که با پیامبر خدا عهد و پیمان دارد، آن عهد و پیمان تا پایان مهلت خود معتبر است» را به مردم رسانید (ابن هشام، ج4، ص141).

حجة الوداع و نیابت علی(رض) در نحر قربانی رسول الله(ص)
در سال دهم هجری حضرت رسول اکرم(ص) با عده زیادی از مدینه منوره و اطراف به قصد ادای مراسم حج و عمره عازم مکه مکرمه شدند، حضرت علی(رض) در حالی که از نجران یکی از شهرهای یمن باز می گشت، به قصد ادای فریضه حج خود را به پیامبر رسانید، تا در رکاب آن حضرت مراسم حج را انجام دهد، در روز عید قربان رسول الله(ص) 63 شتر از یکصد نفر شتر به دست مبارک خود نحر و قربانی کرد و بقیه 37 شتر دیگر به علی(رض) داد تا آنها را نحر و قربانی کند.

علی و خلفای راشدین(رض)
خلافت و امامت نزد اهل سنت و جماعت از مهمات دین است. خلافت به معنای ریاست عامه امت به طریق نیابت و جانشینی رسول الله(ص) در حفظ شعائر اسلامی و سیاست دنیوی و اخروی. مانند اقامه نماز جمعه و جماعت، احیای کعبه به حج و عمره، امر به معروف و نهی از منکر، ترتیب لشکر و سربازان اسلام و آمادگی جنگی برای دفاع از حوزه اسلام و … (فقیهی، ص125).
خلفای راشدین عبارتند از: ابوبکر صدیق، عمر فاروق، عثمان ذی النورین، علی مرتضی .

حضرت علی(رض) در دوران خلافت سه خلیفه قبل از خود نهایت همکاری با ایشان داشته است و در اینجا به طور مختصر به نمونه هایی از آن فداکاریهای حضرت امیر(رض) اشاره میگردد:

  1. علامه ابن کثیر می¬نویسد: «و قد روی الدارقطنی عن ابن عمر(رض) قال: لما لما برز ابوبکر(رض) إلی ذی القصة و استوی علی راحلته، أخذ علی بن ابی¬طالب بزمامها و قال: إلی أین یا خلیفة رسول الله؟ …» (البدایة و النهایة، ج6، ص385)؛ «حافظ دارقطنی از عبدالوهاب از مالک از زهری از سعید بن المسیب از عبدالله بن عمر(رض) روایت میکند که چون ابوبکر صدیق (خلیفه اول) به مرکب خویش سوار شد و به سمت «ذی القصّة» حرکت کرد، علی بن ابیطالب زمام مرکب را گرفت و گفت: ای خلیفه رسول الله(ص) به کجا می روی؟ من به تو همان چیزی را میگویم که رسول الله(ص) در روز احد گفته است. شمشیرت را در نیام کن و ما را به غم فراغت مبتلا مگردان؛ زیرا به خدا سوگند اگر صدمه ای به تو [ای خلیفه] برسد، نظم امت اسلام از هم میپاشد؛ بنابراین به مدینه برگرد». ابوبکر(رض) نیز به بنا به مشورت و ممانعت حضرت علی(رض) به مدینه بازگشت.
  2. امام محمد باقر فرمودند: «یکبار ابوبکر(رض) به دردی مبتلا شده بود که حضرت علی(رض) دستش را با آتش گرم میکرد و بر محل درد میگذاشت» (سیوطی، الدر المنثور، ج4، ص101).
  3. در دوران خلافت صدیق و فاروق و ذی النورین، حضرت علی(رض) به عنوان قاضی، مشاور، وزیر، دلاور جنگی امیر و فرمانده خدمات ارزنده ای به اسلام داشته اند و الفت و همیاری و همکاری آن حضرت سبب تقویت خلافت راشد شده است تا آنجایی که عبارت مشهور از خلیفه دوم نقل شده است «لولا علیّ لهلک عمر»؛ «اگر علی نبود عمر هلاک و ناکام و ناموفق می شد».

    خلافت علی(رض)

پس از خلافت عثمان بن عفان(رض) به اتفاق اهل حل و عقد خلافت و رهبری حضرت علی بن ابیطالب(رض) در شهر مدینه منوره اعلام شد و مسلمانان اطراف دولت اسلامی نیز با او بیعت کردند به جز افراد اندکی که بیعتشان با حضرت علی(رض) مشروط بود.

دوران خلافت حضرت علی(رض) دوران آشوب و فتنه های داخلی بود که نتیجه آن جنگ جمل و صفین و نهروان و پدیده خوارج بود که سرانجام حضرت علی(رض) پس از خلافت چهار سال و چند ماه به دست اشقی الناس، ابن ملجم مرادی، در ماه رمضان سال 40 هجری به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

بحث در مورد'حضرت على (كرم الله وجهه)'

نظریات خود را بنوسید

نظریات خود را باره این مقاله با ما شریک کنید

نظر شما قابل قدر است