

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا… (روم، ٣٠)
نو خپل مخ د رب پاک دين ته واړوئ!چرا فقط از خدا بايد تقوا داشت ؟
چرا فقط از خدا بايد تقوا داشت ؟
گفتيم دامنه معناى كلمه « تقوا » بسيار گسترده تر از مفهوم دينى آن است و هرگونه مراقبت و حفظ و حراستي را ، كه تضمين كننده امنيت ما در برابر انواع زيان ها و شرور باشد ، در بر مي گيرد ،
در نظام هاى ديكتاتورى يك فرد يا يك حزب به سرنوشت مردم حاكم است. اما در ممالكي كه مردم خود بر سرنوشت خويش حاكم هستند. « قوانين » در مناسبات اجتماعي آنها حكومت مي كند كه مكلفيت و مسئوليت شهروندان روشن و مشخص است و ميدانند همينكه خود را با قوانين آشنا و منطبق سازند ، در امنيت وآسايش خواهند بود.
با نگاهي جامع تر و گسترده تر به جهان هستي و قوانينى كه بر آن حاكم است ، ايجاب مي نمايد تا اين تسليم و تبعيت را ، كه به نفع خودما و به مصلحت حال و آينده ما مي باشد تعميم بخشيم و نسبت به پروردگار ما كه خالق اين نظامات و قوانين است «پروا» داشته باشيم و رعايت كنيم.
قرآن در زمينه رام و در اختيار خدا بودن تمامي موجودات در آسمانها و زمين و يا هشدار از انحراف از توحيد ، در بيم داشتن انحصارى از پروردگار دليل آنرا چنين بيان ميكند:
نحل ۵۲ – وَلَهُ الدِّينُ وَاصِبًا- أَفَغَيْرَ اللّهِ تَتَّقُون
دين ( جزاي نيك و بد ) منحصراً از آن خداست ، با اينحال آيا از غير خدا پرهيز مي كنيد؟
برخى ها تقوا از خدا را مشابه ترس از زورمندان تصور نموده، برداشت وارونه ى از مفهوم تقوا دارند. تفاوت تقواي از خدا با تقواي از غير خدا در آن آشكار مي گردد كه پرواي ناشي از ترس و تهديد قدرتمندان ، انسان را به ذلّت و خواري مي كشاند و شخصيت او را پايمال ميكند ، پس هيچ انساني « اهليت » و شايستگي آن را ندارد كه ديگران از او پروا كنند ، اما پرواي از خدا ، ما را از عواقب عذاب آور اعمال ما مصون ميدارد ، چرا كه او هم اهل ( شايسته ) تقوا ( حفظ بندگان از عذاب ) است و هم اهل مغفرت ( پاك كننده عوارض و نتايج بد اعمال ما ) .
هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ
در قسمت هايى از قرآن خطاب به بنى «آدم» از دو نوع لباسى که خداوند براي انسان قرار داده سخن گفته است :
۱ – لباسي که اندام هاى جنسى او را مي پوشاند، در ضمن موجب آراستگي نيز ميشود .
۲ – لباس تقوا ، که حفاظتى اخلاقى است.
لباس نخست پوششى ظاهرى براي محافظت جسم در برابر سردى و گرمى و حفظ آبرو و اعتبار اجتماعى شخص است . اما لباس دوم پوششى باطنى براى محافظت نفس و شخصيت اخلاقى آدمى در برابر شيطان و هوى و هوس هاى آن مى باشد. بديهى است در مقايسه اين دو پوشش ، آنکه باطن و روح وروان ما را محافظت مى کند و از عوارض ابدى عذاب مى رهاند ، مهمتر است.
آيه ۲۶ سوره اعراف:
يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ
دو نکته مهم در آيه فوق وجود دارد:
اول اينکه لباسهاي ظاهري علاوه بر پوشاندن قسمتهايى از بدن که آشکار شدنش موجب شرم و حيا ميشود ، جنبه آرايشي و زيبائي نيز دارد ( يواري سواتکم و ريشاْ ) . لباس تقوي نيز علاوه بر محافظت آدمي در برابر شيطان و مراقبت از آبرو و حيثيت شخص ، موجب آراستگي و وقار او نيز ميگردد.
نکته دوم در « نشانه الهى شمردن تقوا » ( ذلک من آيات الله ) ميباشد . ميدانيم هيچ موجودي در دنيا بغير از انسان اراده کنترل نفس و مهار غرائز خود را ( که تقوا ناميده ميشود ) ندارد. اين فضيلت که “ اختيار “ ميباشد از موهبت هاى الهى است
گرچه رعايت تقوا ، که مقاومتي بي امان و پيگير در برابر شيطان و تمنيات نفس است ، شنا کردني خلاف جريان آب و يا بسان صعود به ارتفاعات بنظر ميرسد و ممكن است كساني آنرا مشقت و طاقت فرسا تلقي كنند ، اما قرآن آنرا وسيله ى براي قرار گرفتن در مسير آسانى ها ميشمارد.
ليل ۵ تا ۱۰
فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى
پس هر کس بخشيد، و از بديها پرهيز کرد، و نيکوئي را تصديق کرد ، پس بزودي اورا براي آساني ها آسان مي کنيم
وَأَمَّا مَن بَخِلَ وَاسْتَغْنَى وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى. فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى
په اړه خبری کول'چرا فقط از خدا بايد تقوا داشت ؟'
خپل فکرونه ولیکئ
د دې مقالې په اړه خپل نظرونه موږ سره شریک کړئ